ناراحتیها، خصومتها، و نارضایتیهای دنیا، ناشی از مهارتهای اندک در حل مشکلات است
نقل میکنند: روزی پادشاهی تمامی وزیران
زیر دست خود را فرا میخواند و میگوید که قصد دارد برای چند هفتهای به
مسافرت برود و امور کشور را به دست آن ها بسپارد.
بعد از سفارشهای
لازم میگوید: اگر شما با مساله مهمی روبهرو شدید که نیاز به تصمیمگیری
بود و تصمیم گرفتید و اشتباه از آب درآمد شما را میبخشم ولی اگر تصمیم
نگرفتید، شام را نمیبخشم.
بیشک برای شما زیاد پیش آمده که باید
تصمیم میگرفتید یا به فکر راهحلی برای مسایل ریز و درشت روزمره باشید.
توانایی حل مساله از ویژگیهای مهم هوش هیجانی ماست. قبلا در خحصوص هوش
هیجانی یا عاطفی مقالاتی در مجله به چاپ رسیده و در آنجا تاکید شده که
بسیاری از مردم دارای IQ بالایی هستید یعنی از هوش استدلالی یا ذهنی گیرایی
برخوردارند و نمود این ویژگی در نمرات درسی به خصوص درس ریاضیات آنها
مشهود است ولی بسیاری از همین افراد با ترک تحصیل یا مشکلات اخلافی و
اجتماعی مواجه میشوند و بر عکس افرادی که از هوش استدلالی متوسطی
برخوردارند با انگیزهای قوی و ارادهای استوار مراتب عالی موفقیت در
زمینههای مختلف را طی میکنند.
IQ فقط یک وسیله است. اما در دست چه
کسی با چه روحیهای چه انگیزهای؟ نگرشها، قبول واقعیت، تربیت، خوشبینی
یا بدبینی، میزان روابط و تربیت اجتماعی مربوط است به EQ یا همان هوش
هیجانی. در اینجا به بررسی یکی از فاکتورهای هوش هیجانی که قدرت حل مساله
نامنیده میشود، میپردازیم.
امان از دست مادرانی که از بند کفش بچه
گرفته تا وظیفه فکر کردن کودک همه و همه را به تنهایی و از روی به اصطلاح
دلسوزی جزو وظایف خود قرار میدهند. اگر کودک نتوانست با خمیر بازی شکلی
بسازد برایش انجام میدهد. مسالههای ریاضی را چه کسی حل میکند؟ گاهی
مشقها را چه کسی مینویسد؟ چه کسی جوابگوی منازعه کودکش با همبازیاش است؟
خوب معلوم است مادر دلسوزتر از کودک. تعجبی ندارد که اینگونه کودکان
حوصله حل یک معمای ساده را هم نداشته باشند. اصولا کنجکاوی در آنها کمتر
رشد یا فرصت رشد را داشته است. تنبلی ذهنی و عجز از حل مسایل ریز و درشت
شخصی، کودک را با وجود معلم خصوصی و مدرسه آنچنانی، ناموفق و بیعلاقه به
درس و تحصیلات کرده است.
علاقه در اثر آنچه که ما به کودک میدهیم
به وجود نمیآید بلکه در اثر آنچه که خود او میخواهد و مشکلش را خودش حل
میکند به وجود میآید. در حل مساله لذتی نهفته است و شیرینی این لذت، شخصی
و انفرادی است. هیچ کس نمیتواند چنان لذتی را به کسی هدیه کند جز خود
شخص. در حل مساله راهحلهای زیادی تجزیه و تحلیل میشود و این مساله تا
نتیجه نهایی، عامل فعالیت ذهن و سیالی فکر میشود. قدرت حل مساله مانعی است
در برابر تسلیم به هر سوءرفتاری. آیا نمیخواهید فرزندانی داشته باشید که
مدیر و مدبر و خلاق باشند؟ پس به جای ستیز در مقابل مسایل و به جای گریز از
شر آن بیابیم قدرت حل آنها را بیاموزیم تمرین کنیم و برای کودکانمان قدرت
به ارث بگذاریم نه ثروت. در اینجا لازم است به چن نکته کلی در تربیت حل
مساله توجه کنیم.
1- در مقابل وظایف شخصی کودک مثل غذا خوردن، مسواک زدن، حمام کردن، شستن دست و صورت و ... دخالت مستقیم نکنیم.
2-
اگر کودک با دوستش مشکلی دارد او را برای یافتن راهحل قبل از ارایه
راهحل و نصیحت کردنش به فکر کردن و جواب خودش را شنیدن، تشویق کنید.
3- اگر تصمیمش غلط است مستقیم به او نگویید بلکه از وی بخواهید بیشتر فکر کند و به عواقب کارش بیندیشد.
4- در انجام امور تحصیلی او دخالت مستقیم نکنید.
5- معما و سرگرمیهای متنوع در اختیارش بگذارید. زود به آنها جواب ندهید و برای جوابهای وی پاداش در نظر بگیرید.
6-
وظیفه شما قرار دادن ابزار اطلاعاتی و آموزش در دسترس آنهاست. مشاور خوب
فقط نحوه چگونوگی دسترسی به اطلاعات را یاد میدهد ولی مسوولیت را به دست
کودک میسپارد.
7-
اگر میخواهید فرزند شما تا پایان مراحل تحصیلاتش از ابتدا تا انتها با
ذوق و علاقه و به قول معروف اتوماتیکوار عمل نماید بگذارید مسایلش را خودش
حل کند.
بخش اعظم ناراحتیها، خصومتها، و نارضایتیهای دنیا، ناشی
از مهارتهای اندک در حل مشکلات است. اغلب مدارس این مهارتها را به
دانشاموزان یاد نمیدهند.
اغلب ما در یافتن راهحل مشکلات زندگی ، با دشواری روبهرو میشویم
آزمون
اغلب
ما وقتی دنبال راهحلی برای مشکلات زندگی خود میگردیم، با دشواری روبهرو
میشویم. برای ارزیابی مهارتهای حل مشکلات در خود، پرسشنامه زیر را تکیل
کنید.
1- اغلب مشکلات به هر حال به شکلی حل می شوند.
درست غلط
2- در برخورد با مشکلات، به کمالطلبی شهرت دارم.
درست غلط
3- معمولا جواب اولی که به ذهن میرسد، جواب درست است.
درست غلط
4- من اغلب حل مشکلات را عقب میاندازم، به این امید که راهحلی پیدا شود.
درست غلط
5- من اغلب تحت تاثیر مسایل دشوار کلافه میشوم.
درست غلط
6- اغلب میگذارم دیگران به جای من تصمیمگیری کنند.
درست غلط
7- شغلی را دوست دارم که مجبور نباشم تصمیمهای دشوار بگیرم.
درست غلط
8- هرگز متوجه نمیشوم که امتحاناتم را چگونه دادهام.
درست غلط
9- برایم دشوار است که اذعان کنم راهحل من مفید و موثر نیست.
درست غلط
10- پذیرفتن راهحل از سوی کسی که از من جوانتر است برایم دشوار است.
درست غلط
محاسبات امتیازات
برای محاسبه امتیازات خود، در ازای هر جواب "درست" به خود یک امتیاز بدهید.
امتیاز 3-0: شما حلال خوب مشکلات هستید. اگر نیاز به حل مشکلی باشد، کار درستی است که شما را خبر کنند. شما دنبال راهحلهای منطقی برمیگردید.
امتیاز 6-4: شما در حل مشکلات در حد متوسط قرار دارید.
امتیاز 10-7: توانایی حل مشکلات در شما ضعیف است.
منبع:مجله موفقیت