! what if there was no lie

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان عشق» ثبت شده است

داستان

واسه چی باید ناراحته از دست دادن کسی باشم که هیچ وقت مال من نبوده

واسه چی باید نگران کسی باشم که وقتی حالم بد بود حتی نپرسید کجایی ، چیکار میکنی ، خوبی ؟؟؟

واسه چی باید دلم برای کسی تنگ بشه که وقتی دل تنگش بودم پیش یکی دیگه بود

واسه چی باید از خیلی چیزام بگذرم واسه اثبات دوست داشتن کسی که جز ادای دوس داشتنم چیزی نداشت

اسم شو چی دارم میذاریم ؟ وفا ... معرفت ... عشق

نه عزیزم اسمش هست حماقت ، خریت

ارزش شو نداره

این روزم میگذره ....

نوبت منم میشه !!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یک جدایه قاطعانه

یک جدایه قاطعانه
به مراتب رشد بیشتری به روان می دهد
تا ماندن حقیرانه
در یک باتلاق عاطفی !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰