! what if there was no lie

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق» ثبت شده است

داستان

واسه چی باید ناراحته از دست دادن کسی باشم که هیچ وقت مال من نبوده

واسه چی باید نگران کسی باشم که وقتی حالم بد بود حتی نپرسید کجایی ، چیکار میکنی ، خوبی ؟؟؟

واسه چی باید دلم برای کسی تنگ بشه که وقتی دل تنگش بودم پیش یکی دیگه بود

واسه چی باید از خیلی چیزام بگذرم واسه اثبات دوست داشتن کسی که جز ادای دوس داشتنم چیزی نداشت

اسم شو چی دارم میذاریم ؟ وفا ... معرفت ... عشق

نه عزیزم اسمش هست حماقت ، خریت

ارزش شو نداره

این روزم میگذره ....

نوبت منم میشه !!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

هیچ کس حیرانی من را حس نکرد

هیچ کس حیرانی من را حس نکرد

وسعت پنهانیم را حس نکرد

در میان خنده های تلخ من

دیده ی بارانی ام را حس نکرد

از میان آشنایان ، هیچکس

غربت تنهایم رو حس نکرد

آنکه با آغاز من مأنوس بود

لحظه ی پایانی ام رو حس نکرد



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یک جدایه قاطعانه

یک جدایه قاطعانه
به مراتب رشد بیشتری به روان می دهد
تا ماندن حقیرانه
در یک باتلاق عاطفی !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

50 نکته ای که نشان می دهد رابطه ای سالم دارید!


50 نکته ای که نشان می دهد رابطه ای سالم دارید!
نکته هایی که درباره همسرتان می دانید و چیزهایی که در رابطه با او دوست دارید، می تواند خیلی مسائل را برایتان روشن کند. اگر بتوانید به اکثر این گزینه ها پاسخ مثبت بدهید، به احتمال زیاد در رابطه ای سالم به سر می برید:
-
-
-


در یک رابطه سالم

1- اسم بهترین دوست همسرتان را می دانید و می تواند چند خصوصیت مثبت او را به خاطر بیاورید.

2- در کنار یکدیگر بازیگوش و سرزنده هستید.

3- به نظر شما ایده های خوبی به ذهنش می رسد.

4- گاهی دوست دارید، حداقل در برخی جنبه ها، شبیه او شوید.

5- حتی در مواقعی که با او مخالفید، قبول دارید که به نکته های خوبی اشاره می کند.

6- وقتی کنار هم نیستید نیز به یکدیگر فکر می کنید.

7- همسرتان را قابل اعتماد می دانید.

8- به نظرتان جذاب می آید و این دیدگاه شما مثبت تر از نظری است که او نسبت به خودش دارد یا دیگران درباره او دارند.

9- از تغییرات و پیشرفت او در طول زمان آشنایی تان لذت می برید.

10- او از اتفاق های خوبی که برای شما می افتد به شوق می آید.

11- صبح با مهربانی و عطوفت از هم جدا می شوید و هنگام خداحافظی به یکدیگر توجه کامل دارید.

12- تجربه های خوبی را که در گذشته با هم داشته اید به خاطر می آورید.

13- می توانید اسم یکی از کتاب های مورد علاقه اش را بگویید.

14- آرمان ها و آرزوهای او را می دانید.

15- می توانید یکی از کارهای هیجان انگیزی را که با هم انجام داده اید به خاطر بیاورید.

16- هر روز گرم و صمیمانه با هم مواجه می شوید.

17- می توانید مسائلی را که به شما حس آسیب پذیری می دهند به راحتی با او در میان بگذارید.

18- زبان عاشقانه مخصوص به خودتان را دارید.

19- شرم آورترین لحظه دوران کودکی او را می دانید.

20- پرافتخارترین لحظه دوران کودکی او را می دانید.

21- به ندرت به همسرتان توهین کرده و دیوانه خطابش کرده اید یا هرگز این کار را نکرده اید.

22- می توانید به چند خصوصیت مثبت او اشاره کنید که از پدر و مادرش به ارث برده است.

23- اگر فرزند دارید، می توانید حداقل به چند ویژگی مثبت او در زمینه بچه داری اشاره کنید.

24- از اینکه همسرتان بتواند با کمک شما به اهداف و آرزوهایش برسد لذت می برید، حتی اگر قرار باشد برای حمایت از او در خانه بمانید.

25- احساس امنیت می کنید؛ اطمینان دارید که او به شما خیانت نمی کند یا کاری انجام نمی دهد که موقعیت مالی تان به خطر بیفتد.

26- حتی وقتی با یکدیگر بحث می کنید هم می دانید که به احساسات و عقاید شما توجه می کند.

27- اجازه می دهد که به دنیای درونی اش قدم بگذارید و با شما درباره افکار و احساساتش صحبت می کند.

28- معمولا قدردان یکدیگر هستید.

29- معمولا یکدیگر را تحسین می کنید.

30- همسرتان را به چشم یک هم تیمی خوب می بینید.

31-  آهنگ مورد علاقه او را می دانید.

32- احساس می کنید که قدرت های فردی شما مکمل هم هستند.

33- در انتهای روز که دوباره همدیگر را می بینید، قبل از اشاره به نکته ای منفی، به نکته های مثبت اشاره می کنید.

34- اگر درباره آسیب روحی ای که به شما وارد شده است با او صحبت کنید، با مهربانی رفتار خواهد کرد.

35- اگر درباره موضوعاتی که برای همسرتان اهمیت دارد صحبت نمی کنید، از روی عمد نیست.

36- به روابط او با دوستان و خانواده اش احترام می گذارید و این روابط را مهم می دانید.

37- اوقات خوشی با یکدیگر دارید.

38- اشتباهات و ضعف های او را موردی در نظر می گیرید و نه کلی. مثلا از اینکه فراموش کرده لباس شما را به خشک شویی ببرد ناراحتید، اما به صورت کلی او را بی ملاحظه و سهل انگار نمی دانید.

39- از اینکه تحت تاثیر همسرتان باشید استقبال می کنید و پیشنهادهایش را می پذیرید.

40- از لحاظ فیزیکی با هم گرم و مهربان هستید.

41- از وقت گذرانی با هم لذت می برید.

42- هنوز هم وقتی به یاد اولین دیدارتان می افتید چشم هایتان برق می زند.

43- آشنایان و بستگان مورد علاقه همسرتان را می شناسید.

44- اسم حیوان خانگی او در زمان کودکی اش را می دانید.

45- می توانید چیزهایی را که به نظر او مایه آرامش و شادی است شمرده و برایش بازگو کنید.

46- وقتی ناراحت و افسرده هستید، به جای اینکه از همسرتان دوری کنید و مشکلات را به تنهایی حل کنید، برای آرامش به او پناه می برید.

47- زمانی که حرف مهمی برای گفتن دارید، می دانید که به راحتی می توانید توجه او را جلب کنید.

48- دوست دارید همه ابعاد روانی و جسمی او را کشف کنید.

49- می دانید غذای مورد علاقه اش چیست.

50- اگر قرار باشد فقط یک نفر را با خودتان به جزیره ای متروک ببرید، آن یک نفر اوست.
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

انتخاب

درگیر رویای توام منو دوباره خواب کن

دنیا اگه تنهام گذاشت تو منو انتخاب کن

دلت از آرزوی من انگار بی خبر نبود

حتی تو تصمیمای من چشمات بی اثر نبود

خواستم بهت چیزی نگم تا با چشام خواهش کنم

درارو بستم روت تا احساس آرامش کنم

باور نمی کنم ولی انگار غرور من شکست

اگه دلت میخواد بری اصرار من بی فایدست

هر کاری می کنه دلم تا بغضمو پنهون کنه

چی میتونه فکر تو رو از سر من بیرون کنه

یا داغ رو دلم بزار یا که از عشقت کم نکن

تمام تو سهم منه به کم قانعم نکن

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پرواز همای مستان

آن دم که مــرا می زده بر خاک سپارید
زیر کفنم خمره ای از باده گذارید

تا در سفر دوزخ از این باده بنوشم
بر خاک من از ساقه انگور بکارید

آن لحظه که با دوزخیان کنم ملاقات
یک خمره شراب ارغوان برم به سوغات
هر قدر که در خاک ننوشیدم از این باده صافی
بنشینم و با دوزخیان کنم تلافی

جز ساغر و پیمانه و ساقی نشناسم
بر پایه پیمانه و شادی است اساسم

گر همچو همای از عطش عشق بسوزم
از آتش دوزخ نهراسم نهراسم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عشق

استاد شهریار در پی یک شکست عشقی ترم آخر پزشکی دانشگاه را رها میکند و ترک تحصیل مینماید.
یعنی حدود 6 ماه قبل از اخذ مدرک دکتری از دانشگاه به دلیل شکست عشقی انصراف میدهد.
او که به خواستگاری دختری از آشنایان میرود چون وضع مالی مناسبی نداشته و در ابتدا مشهور هم نبوده جواب رد میشنود.
استاد ﺷﻬﺮﯾﺎﺭ ﺗﺎ 47  ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻣﺠﺮﺩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﻋﺸﻖ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺍﺵ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ...
ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﻣﻌﺸﻮﻗﺶ ﺭﻓﺖ، به ﺍﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺭﺩ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﻣﺎﻝ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﯽ ﺑﻬﺮﻩ بوﺩ !!!
ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ در ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺳﯿﺰﺩﻩ به ﺩﺭ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪ ﯼ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺟﻮﺍﻧﯿﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﻭ بچه ﺑﻪ ﺑﻐﻞ ﺩﯾﺪ ، ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺳﺮﻭﺩ که واقعاً معرکه است :

ﺳﺮ ﻭ ﻫﻤﺴﺮ ﻧﮕﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﮔﺮﻭ ﺑﻮﺩ ﺳﺮﻡ
ﺗﻮ ﺷﺪﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﭘﯿﺮﯼ؛ ﭘﺴﺮﻡ

ﺗﻮ ﺟﮕﺮﮔﻮﺷﻪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﯾﺪﯼ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ
ﻣﻦ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺧﻮﻧﯿﻦ ﺟﮕﺮﻡ

ﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻧﺮﺍﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻫﻮﺳﯽ
ﻫﻮﺱ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﺍﻧﻪ ﺳﺮﻡ

ﭘﺪﺭﺕ ﮔﻮﻫﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺭ ﻭ ﺳﯿﻢ ﻓﺮﻭﺧﺖ
ﭘﺪﺭ ﻋﺸﻖ ﺑﺴﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﺭﻡ

ﻋﺸﻖ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﮔﯽ ﻭ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻭ ﻫﻨﺮ
ﻋﺠﺒﺎ ﻫﯿﭻ ﻧﯿﺮﺯﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺳﯿﻢ ﻭ ﺯﺭﻡ

ﺳﯿﺰﺩﻩ ﺭﺍ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ
ﻣﻦ ﺧﻮﺩ ﺁﻥ ﺳﯿﺰﺩﻫﻢ ﮐﺰ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﻡ

ﺗﺎ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻭ ﺩﺭﺵ ﺗﺎﺯﻩ ﮐﻨﻢ ﻋﻬﺪ ﻗﺪﯾﻢ
ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪﯼ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﯽﮔﺬﺭﻡ

استاد شهریار در اواخر عمر به دلیل بیماری در بیمارستان بستری میگردد و دکتر خانواده او را جواب میکند.دوستان و آشنایان شهریار برای بهبود روحیه او میروند و با اصرار آن خانم عشق قدیمی شهریار را راضی میکنند که به عیادت شهریار برود.عشق قدیمی شهریار که حالا یک پیرزن بود قبول میکند که به عیادت شهریار در بیمارستان برود.
وقتی عشق قدیمی شهریار به بیمارستان میرود شهریار روی تخت بیمارستان خواب بوده است اما صدای قدمها و گام عشق قدیمی خود را میشناسد و از خواب بیدار میشود.وقتی عشق او در اتاق را باز میکند شهریار این شعر مشهور که از مفاخر ادبیات فارسی هست را برای عشق قدیمیش میسراید:

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بیوفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

وه که با این عمرهای کوته و بی اعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سر بالا چرا

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خاموشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

شهریارا بی حبیب خود نمیکردی سفر
زین سفر راه قیامت میرود تنها چرا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

این 7 چیز را فدای رابطه عاشقانه نکنید

حتما شما هم دیده اید که برخی افراد پس از برقراری رابطه عاشقانه، تغییر می کنند و از خود واقعی شان فاصله می گیرند. اما چه چیزهایی را نباید فدای رابطه عاشقانه کرد؟ اگر شما هم در چنین رابطه ای هستید، مراقب از دست دادن این چیزها باشید.

این 7 چیز را فدای رابطه عاشقانه نکنید

1. استقلال

منظور از استقلال، استقلال مالی است. لازم نیست پس از برقراری یک رابطه عاشقانه در تمام مسائل به شریک زندگی تان تکیه کنید. سعی کنید همیشه یک حساب مالی جدا برای خود داشته باشید تا در مواقع احتیاج بتوانید از آن بهره گیرید.

استقلال برای هر فردی ضروری و واجب است. شما نباید به خاطر نیازهایتان بلکه باید به دلیل علاقه تان به فردی دیگر با او رابطه عاطفی برقرار می کنید.

2. عزت نفس و اعتماد به نفس

اگر شریک زندگی تان به هر دلیلی، آن طور که لیاقت اش را دارید با شما برخورد نکرد، بهتر است رابطه خود را همان جا تمام کنید زیرا این نوع رابطه ارزش ادامه دادن ندارد. یک رابطه سالم نباید به شما احساس بی ارزشی و پوچی دهد طوری که اعتماد به نفس تان را از دست دهید. در واقع باید بر عزت نفس و اعتماد به نفس شما بیافزاید.

3.دوستان

شاید اوایل رابطه خود با معشوق تان دوست داشته باشید که تک تک لحظات خود را با او سپری کنید اما دوستان قدیمی خود را نیز نادیده نگیرید. در واقع آنها همان افرادی هستند که بیش از هر شخص دیگری می توانید به آنها اعتماد کنید.

4. اهداف شغلی

رابطه عاشقانه شما نباید سدی در برابر اهداف زندگی تان باشد و شما را از خلق یک زندگی ایده آل باز دارد. اگر در زندگی هدفی برای رشد شغلی خود دارید، رهایش نکنید و از فردی که حامی اهداف و آرزوهای شما نیست، دوری کنید.

5. شادی

یک رابطه عاطفی باید موجب خوشحالی شما شود. گاهی ما از ترس تنهایی، به روابطی پناه می بریم که ایده آل ما نیست. اگر شما نسبت به رابطه عاطفی خود رضایت کافی ندارید، بهتر است هر چه زودتر شرایط خود را تغییر دهید.

6. توانایی تصمیم گیری

اگر چه نظر شریک زندگی تان در تصمیم گیری های شما مهم است اما این شمایید که باید در نهایت تصمیم بگیرید زیرا هیچ کس بهتر از خود شما به صلاح زندگی تان آگاه نیست. بنابراین تنهایی تصمیم بگیرید، مهم نیست تصمیم تان کوچک باشد یا بزرگ، این کار حس استقلال به شما می دهد.

7. شخصیت

شما شخصیت و هویت مخصوص به خود دارید و نباید خودتان را برای شخصی دیگر تغییر دهید. یک رابطه عاشقانه خوب باید در بهبود شخصیت شما، همان گونه که هستید، موثر باشد نه این که بخواهد از شما فرد دیگری بسازد. شما باید با میل خود، نه به زور حرف شریک زندگی تان، تغییر کنید. درست است، او باید بر شخصیت شما تاثیر مثبتی بگذارد اما تغییر تمام جنبه های شخصیتی شما اشتباه است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰