! what if there was no lie

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرد» ثبت شده است

مرد

هیچ چیز به اندازه ضعیف بودن یک مرد، باعث دلزدگی زن نمی شود. در واقع مرد ضعیف خیلی زود جایگاهش را از دست می دهد و از زندگی یک زن حذف می شود

مرد واقعی، مرد مردهاست
مردی است که دوست نداشتن او بسیار سخت است. سرسخت و اکثر اوقات ساکت است اما می‌تواند هر لحظه زیر خنده زده و لطیفه‌ای تعریف کند.

مرد واقعی ارزش هر کلمه را می‌شناسد، فقط به این دلیل حرف نمی‌زند که صدای خود را بشنود
کلمات خود را به دقت انتخاب می‌کند. به قدرت آنها احترام می‌گذارد. چه در نوشتن و چه حرف زدن، فقط وقتی حرف نمی‌زند که دیگران حرف‌هایش را بشنوند، زمانی حرف می‌زند که چیز باارزشی برای گفتن داشته باشد.

مرد واقعی یک جنگنده است
می‌داند که بعضی چیزها تحت کنترل او نیستند اما برای کنترل چیزهایی که در اختیار اوست هر کاری می‌کند. اما نگران بقیه چیزهایی که کنترلی روی آنها ندارد نیست. نگران فردا نیست، برای ساختن امروز خود سخت در تلاش است.

مرد واقعی خوش‌استیل و خوش‌تیپ است
به ظاهر خود می‌بالد و مردم هم برای آن به او احترام می‌گذارند. او می‌داند چطور باید مثل یک مرد لباس بپوشد.

مرد واقعی می‌داند با خانم‌ها چطور باید رفتار کند
او به زن‌ها احترام می‌گذارد و در هر موقعیتی به همسر خود کمک می‌کند. به او کمک می‌کند به آرزوهایش برسد.

مرد واقعی برای خوشنود کردن همه آدم‌ها خود را به زحمت نمی‌اندازد چون می‌داند این کار غیرممکن است
هیچوقت نمی‌گذارد زنی زندگی او را اداره کند. او مرد خودش است. بااینکه زمینی که زنش روی آن راه رفته را می‌بوسد اما می‌داند چطور نباید اجازه دهد او از حد خود تجاوز کند. هیجوقت نمی‌تواند با یک زن حسود یا کنترل‌کننده در ارتباط باشد.

مرد واقعی مرد ارزش‌هاست
انیشتین می‌گوید «سعی نکنید مرد موفقیت‌ها باشید، سعی کنید مرد ارزش‌ها باشید.» انیشتین می‌دانست که اگر برای دیگران ارزشمند باشید، درواقع به موفقیت رسیده‌اید. مرد واقعی مرد ارزش و ارزش‌هاست. او با بودن کنار دیگران به بهبود زندگی آنها کمک می‌کند.

مرد واقعی به دیگران کمک می‌کند، او بخشنده و سخاوتمند است
او هدف خود را دارد اما می‌داند که زندگی فقط موفقیت نیست، بلکه حک شدن در ذهن دیگران است. می‌داند که این کار فقط از طریق کمک به دیگران برای رسیدن به آرزوهایشان امکان‌پذیر است.

مرد واقعی یک رهبر است، الگو است
او به مردم نمی‌گوید چطور زندگی کنند، اما طوری زندگی می‌کند که دیگران از او درس بگیرند.

مردان واقعی در طول تاریخ موقعیت‌هایی که دیگران به عنوان شکست به آن می‌نگریستند را فرصتی برای موفقیت می‌دیدند
مرد واقعی ممکن است شکست بخورد اما شکست برای او آخر راه نیست. او شکست را بخشی ضروری از تجربه می‌داند و می‌داند که شکست باعث می‌شود چیزهایی را امتحان کند که دیگران از آن دوری می‌کنند و باعث می‌شود وقتی دیگران از ادامه راه دست می‌کشند، او تلاشش را بیشتر کند.

مردان ضعیف

هیچ چیز به اندازه ضعیف بودن یک مرد، باعث دلزدگی زن نمی شود. در واقع مرد ضعیف خیلی زود جایگاهش را از دست می دهد و از زندگی یک زن حذف می شود. زن ها به دنبال مردی قوی و تکیه گاه می گردند که هیچ شباهتی به مردهای ترسو، مردد و بی تکلیف و ناتوان ندارد. مردی که نتواند از خودش مراقبت کند، مردی که نتواند از همسرش حمایت کند، مرد دهن بین، مرد بی مسئولیت، مرد بی اراده و مرد سریش، نمونه هایی از مردان ضعیف هستند.

بله! حتی مردان سریش و زیادی عاشق پیشه هم ضعیف جلوه می کنند. چرا؟ چون با کوچکترین شکست عشقی و کوچکترین کم محلی خودشان را می بازند و گریه زاری سر می دهند، تهدید می کنند خودشان را خواهند کشت یا وانمود می کنند بدون حمایت و مراقبت دیگران نمی توانند به زندگی شان ادامه دهند. این مردها، برای جلب توجه هر کاری می کنند حتی ممکن است تا مدت ها با ژست عاشق شکست خورده سر کار نروند، به تغذیه شان نرسند، مریض شوند و شما را متهم کنند که آنها را به این روز انداخته اید.  این مردها معمولا تصمیمی نمی گیرند و اگر هم بگیرند، مسئولیت آن را به عهده نمی گیرند و دیگران را مسئول عواقب آن می دانند.

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چرا مرد های بد پرطرفدارترند ؟

می گویند زن ها خود آزارند . میگویند باید زندگی را برای زن سخت کرد تا بخاطر یه لبخندت بال دربیاورند و قدر کوچکترین قدم هایی که به سمتش بر می داری را بداند . شما چه فکر می کنید ؟ شما با ادعای کلیشه ای موافقید و تصور می کنید زجر کشیدن اصلی ترین عنصری است که یک زن را در رابطه ای عاشقانه ماندگار می کند ؟ محققان با این ادعا موافق نیستند . از نظر آنها ماندن در رابطه آزاردهنده دلایل زیادی دارد اما اگر پای یک زن بیمار در میان نباشد ، میل به زجر کشیدن در میان این دلایل جایی ندارد .


می دانید راه را اشتباه می روید اما نمی توانید قلب تان را مهار کنید ؟ دیگران شما را به ضعیف بودن متهم می کنند و از انجا که می دانید حرف حساب می زنند ، جوابی برای شان نداری ؟ ریچارد آ فریدمن ، استاد روانشناسی میگوید بیهوده تقلا نکنید ! چرا که مغزه شما امکان بیرون آمدن از از یک عشق آزاردهنده را برایتان فراهم نمی کند . او ادعای برخی از پژوهشگران که می گویند ما عاشق زجر کشیدن هستیم را رد می کند و می گوید میل ناهوشیاری به زجر کشیدن نیست که قلب ما را به آدم های بد پیوند می زند بلکه دمدمی مزاج بودن و وجود تناقض در عملکرد مدار پاداش در مغز ماست که پای این آدم ها را به زندگی مان باز می کند .


هر کدام از ما در مغزمان یک شبکه عصبی ابتدایی داریم که به پاداش هایی حساس است . این شبکه وقتی به چیزهایی مثل پول ، محبت و حتی غذای دلخواهش می رسد فعالیتش را بیشتر می کند و احساس لذت در بند بند وجود ما ایجاد می کند . شاید برایتان تعجب آور باشد اما این شبکه وقتی با هیجان غیر قابل پیش بینی رو برو می شود فعالیتش چند برابر می شود و لذتی غیر قابل وصف را برای مان ایجاد می کند .


به همین دلیل است که تجربه یه عشق توفانی یا حتی عذاب آور از یک عشق جاودان و آرامش بخش لذت بخش تر است . از نظر محققان وقتی شما از چنین ارتباطی لذت می برند ، نصیحت و دلیل آئردن های دیگران نمی تواند به ترک عشق وادارتان کند چرا که مغز شما لجوج از آن است که لذت های غیرمنتظره را فدای سکون یک رابطه آرام کند .


پژوهشکران حوزه روانشناسی معتقدند بسیاری از ما ، عاشق افرادی می شویم که بیشترین شباهت را به آدم های کودکی مان دارند . شباهت به پدر و مادر ، مهمترین اصلی است که شرایط بانی عشق می شود و این اصل وقتی با تجربه یک رابطه آزارندهنده با این دو فرد همراه می شود ، قوت بیشتری پیدا می کند .


از نظر روانشناسان ، عشق به معنای جست وجوی چیزهایی نیست که همیشه در زندگی مان کم بوده و آرزوی داشتن شان را داشته ام بلکه گاهی عشق تجربه دوباره همه چیزهایی است که روزی به ما آسیب زده اند . روانشناسان به شیوه های مختلفی این موضوع را توجیه می کنند . عده ای از آنها می گویند ما به دنبال کسانی می گردیم که دقیقا امکان همان آسیب هایی که در کودکی از سوی والدین مان دیده ایم را دوباره برای مان فراهم کنند .


حتما این جمله را شنیده اید : ((عشق نوعی خود آزاری است !)) و حتما این ادعا که زنان از مردان خود آزارترند هم به گوش تان آشناست . متاسفانه حتی اگر عشق واقعا خود آزاری نباشد ،بازم شمار زنانی که می خواهند با وارد شدن به یک رابطه عاشقانه خود را آزار دهند بیشتر از مردانی است که چنین تمایل پنهانی دارند . محققان می گویند شیخصیت سیاهی مثل خودشیفته ها و جامعه ستیزها در میان مردان بیشتر از زنان دیده می شوند و جالب اینجاست که این مرد ها در جذب زنان تواناتر از دیگر همتایانشان هستند .


از نظر محققان این موضوع ارتباط چندانی با فرهنگ ندارد و در همه جوامع مرد بیشتر به دامان خودشیفتگی می افتند و بیشتر منم منم می کنند . بر اساس این برسی ها ، آغاز مردن یک رابطه برای خودشیفته ها آسان تر است و این افراد از قرار گرفتن در رابطه های موازی هم ابایی ندارند اما با وجود این چنین شخصیت هایی ، توانایی بالاتری برای جذب زنان دارند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰