می گویند زن ها خود آزارند . میگویند باید زندگی را برای زن سخت کرد تا بخاطر یه لبخندت بال دربیاورند و قدر کوچکترین قدم هایی که به سمتش بر می داری را بداند . شما چه فکر می کنید ؟ شما با ادعای کلیشه ای موافقید و تصور می کنید زجر کشیدن اصلی ترین عنصری است که یک زن را در رابطه ای عاشقانه ماندگار می کند ؟ محققان با این ادعا موافق نیستند . از نظر آنها ماندن در رابطه آزاردهنده دلایل زیادی دارد اما اگر پای یک زن بیمار در میان نباشد ، میل به زجر کشیدن در میان این دلایل جایی ندارد .


می دانید راه را اشتباه می روید اما نمی توانید قلب تان را مهار کنید ؟ دیگران شما را به ضعیف بودن متهم می کنند و از انجا که می دانید حرف حساب می زنند ، جوابی برای شان نداری ؟ ریچارد آ فریدمن ، استاد روانشناسی میگوید بیهوده تقلا نکنید ! چرا که مغزه شما امکان بیرون آمدن از از یک عشق آزاردهنده را برایتان فراهم نمی کند . او ادعای برخی از پژوهشگران که می گویند ما عاشق زجر کشیدن هستیم را رد می کند و می گوید میل ناهوشیاری به زجر کشیدن نیست که قلب ما را به آدم های بد پیوند می زند بلکه دمدمی مزاج بودن و وجود تناقض در عملکرد مدار پاداش در مغز ماست که پای این آدم ها را به زندگی مان باز می کند .


هر کدام از ما در مغزمان یک شبکه عصبی ابتدایی داریم که به پاداش هایی حساس است . این شبکه وقتی به چیزهایی مثل پول ، محبت و حتی غذای دلخواهش می رسد فعالیتش را بیشتر می کند و احساس لذت در بند بند وجود ما ایجاد می کند . شاید برایتان تعجب آور باشد اما این شبکه وقتی با هیجان غیر قابل پیش بینی رو برو می شود فعالیتش چند برابر می شود و لذتی غیر قابل وصف را برای مان ایجاد می کند .


به همین دلیل است که تجربه یه عشق توفانی یا حتی عذاب آور از یک عشق جاودان و آرامش بخش لذت بخش تر است . از نظر محققان وقتی شما از چنین ارتباطی لذت می برند ، نصیحت و دلیل آئردن های دیگران نمی تواند به ترک عشق وادارتان کند چرا که مغز شما لجوج از آن است که لذت های غیرمنتظره را فدای سکون یک رابطه آرام کند .


پژوهشکران حوزه روانشناسی معتقدند بسیاری از ما ، عاشق افرادی می شویم که بیشترین شباهت را به آدم های کودکی مان دارند . شباهت به پدر و مادر ، مهمترین اصلی است که شرایط بانی عشق می شود و این اصل وقتی با تجربه یک رابطه آزارندهنده با این دو فرد همراه می شود ، قوت بیشتری پیدا می کند .


از نظر روانشناسان ، عشق به معنای جست وجوی چیزهایی نیست که همیشه در زندگی مان کم بوده و آرزوی داشتن شان را داشته ام بلکه گاهی عشق تجربه دوباره همه چیزهایی است که روزی به ما آسیب زده اند . روانشناسان به شیوه های مختلفی این موضوع را توجیه می کنند . عده ای از آنها می گویند ما به دنبال کسانی می گردیم که دقیقا امکان همان آسیب هایی که در کودکی از سوی والدین مان دیده ایم را دوباره برای مان فراهم کنند .


حتما این جمله را شنیده اید : ((عشق نوعی خود آزاری است !)) و حتما این ادعا که زنان از مردان خود آزارترند هم به گوش تان آشناست . متاسفانه حتی اگر عشق واقعا خود آزاری نباشد ،بازم شمار زنانی که می خواهند با وارد شدن به یک رابطه عاشقانه خود را آزار دهند بیشتر از مردانی است که چنین تمایل پنهانی دارند . محققان می گویند شیخصیت سیاهی مثل خودشیفته ها و جامعه ستیزها در میان مردان بیشتر از زنان دیده می شوند و جالب اینجاست که این مرد ها در جذب زنان تواناتر از دیگر همتایانشان هستند .


از نظر محققان این موضوع ارتباط چندانی با فرهنگ ندارد و در همه جوامع مرد بیشتر به دامان خودشیفتگی می افتند و بیشتر منم منم می کنند . بر اساس این برسی ها ، آغاز مردن یک رابطه برای خودشیفته ها آسان تر است و این افراد از قرار گرفتن در رابطه های موازی هم ابایی ندارند اما با وجود این چنین شخصیت هایی ، توانایی بالاتری برای جذب زنان دارند .