! what if there was no lie

۷۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

نگاهی به راه های افزایش اعتماد به نفس

هر فردی از شخصیت خودش، دیدگاهش و نقاط ضعف و قوتش یک تصویر ذهنی دارد. این تصویر از دوران کودکی شکل می گیرد. به این تصویر «خودانگاره» می گویند یعنی تصوری که شخص از خویشتن در ذهن خود دارد.

«خودانگاره» در شکل گیری اعتمادبه نفس شخص نقش بسیار مهمی ایفا می کند. بسیاری از این تصورات براساس تعامل ما با دیگران و تجربیات زندگی مان شکل می گیرد. اعتماد به نفس به این موضوع بستگی دارد که شخص احساس می کند از نظر دیگران تا چه حد مورد قبول و علاقه است و همچنین خودش چقدر احساس ارزشمند بودن دارد.

یک انسان با اعتماد به نفس سالم و طبیعی می تواند احساس خوبی نسبت به خود داشته باشد. ارزش خود را بداند و به خاطر قابلیت ها و مهارت ها و موفقیت هایش احساس غرور و رضایت کند. اما کسی که اعتماد به نفس ضعیفی دارد، احساس می کند که مورد قبول و علاقه هیچ کس نیست و نمی تواند هیچ کاری را درست انجام دهد.

همه ما در شرایط و موقعیت هایی از زندگی مشکلات عدم اعتماد به نفس را تجربه کرده ایم، خصوصاً در دوران نوجوانی که شخص خود و جهان اطراف را می شناسد، بسیار دچار مشکل می شود.

اما از آنجایی که خودانگاره هرکس با گذشت زمان تغییر می کند، پس اعتماد به نفس فرد هم ثابت نمی ماند و در طول زندگی تغییر می کند و بنابراین می توان اعتماد به نفس را بهبود بخشید. برای دستیابی به یک اعتماد به نفس سالم دو مساله را باید در نظر گرفت۱ـ نظر و رفتار دیگران نسبت به شخص چگونه است؟۲ـ خود او، خویش را چگونه می بیند؟

افزایش اعتماد به نفس


این دو مساله روی اعتماد به نفس افراد بسیار تاثیر می گذارد.


والدین، معلمان، مربیان و... به ویژه در دوران کودکی در شکل گیری دیدگاه هر فرد نسبت به خودش، نقش مهمی را ایفا می کنند. اگر والدین یا معلمان بیشتر از آنچه که از کودک تمجید و تحسین می کنند، از او انتقاد و عیب جویی کنند، مسلماً این کودک نمی تواند اعتماد به نفس خوبی داشته باشد.

در دوره نوجوانی که ارزش ها و عقاید نوجوان در حال شکل گیری است، نظرات مربی، پدر و مادر، معلم یا دیگر افراد در به وجود آوردن خودانگاره نوجوان بسیار موثر است. قطعاً فردی که نوجوان قبول دارد، مانند والدین یا معلمان دائماً از او عیب جویی کند، سبب تخریب اعتماد به نفس او می شود. گاهی هم انگار از درون به نوجوان القا می شود که توانایی انجام درست کارها را ندارد. (بحران درونی) که این مساله هم به اندازه انتقاد و سرزنش دیگران مخرب است.

انتظارات نابجا و غیرواقعی هم می تواند اثر منفی بر روی اعتماد به نفس بگذارد. افرادی که توانایی های خود را می شناسند و تحسین می کنند، از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند، ولی اگر احساس کنند که فاقد توانایی های درخور تحسین هستند حتماً از اعتماد به نفس ضعیفی برخوردار می شوند.

نکته حائز اهمیت این است که بیشتر مردم دارای توانایی ها و قابلیت های درخور تحسین و شایسته یی هستند، اما به دلیل خودانگاره یی که از خود دارند، نمی توانند توانایی های خود را ببینند. اعتماد به نفس هر فرد بر روی کیفیت زندگی او تاثیر بسزایی دارد و چگونگی احساس هر فرد نسبت به خودش بر روی نحوه زندگی اش اثر می گذارد. ا

افردی که احساس می کنند از نظر دیگران دوست داشتنی و دل نشین هستند، قطعاً روابط اجتماعی بهتری دارند، همچنین دوستان و خانواده آنها در مواقع نیاز از کمک و حمایت آنها بهره مند می شوند. آنهایی که معتقدند می توانند مشکلات را از سر راه بردارند و اهداف شان را تحقق بخشند، مسلماً در زندگی موفق تر هستند. اکنون رهنمودهایی برای بهبود اعتماد به نفس ارائه می شود.

افزایش اعتماد به نفس

▪ از تفکرات منفی درباره خود بپرهیزید؛ اگر عادت دارید دائم بر روی کمبودها و نقاط ضعف خود تاکید کنید، این عادت را کنار بگذارید و به جنبه های مثبت خود (که بسیار زیاد هم هست) فکر کنید. هنگامی که بیش از حد از خود انتقاد می کنید، درباره یک نکته یا حرکت یا رفتار مثبتی هم که داشته اید فکر و برای خود بازگو کنید. هر روز ۳ کار یا رفتاری که انجام داده اید و موجب رضایت و شادی تان شده است را بر روی کاغذ بنویسید.

▪ هدف تان انجام کار باشد نه انجام کامل و بی نقص آن؛ همچنین گاهی بعضی از افراد به حد کمال رسیدن را مانعی برای زندگی خود می کنند و در نتیجه تا به آن حد مطلوب نرسند کاری انجام نمی دهند و در واقع زندگی خود را متوقف می کنند (مانند کسی که می گوید تا ۵ کیلو از وزنم کم نکنم از خانه بیرون نمی روم) در صورتی که باید نقاط مثبت را دید و کار را انجام داد و از آن لذت برد.

▪ اشتباهات را فرصتی برای یادگیری در نظر بگیرید؛ همیشه به خود بگویید که هرکسی ممکن است اشتباه کند و از اشتباه کردن نهراسید، اشتباه بخشی از یادگیری است.

▪ کارها و تجربیات جدید را امتحان کنید؛ انجام کارها و فعالیت های متفاوت در شناخت استعدادها و توانایی های تان کمک بزرگی به شما می کند همچنین در نتیجه کسب مهارت های جدید احساس غرور و رضایت به شما دست می دهد.

▪ آنچه را که می توانید، تغییر دهید و آنچه را که نمی توانید، مشخص کنید؛ درباره عادات و خصلت های خود فکر کنید. اگر دریافتید که برخی از آنها شما را ناراحت می کند، برای تغییر آن اقدام کنید، اما اگر چیزی است که نمی توان آن را تغییر داد (مانند قد) سعی کنید از آنچه که هستید لذت ببرید و سازگاری کنید.

▪ اهداف تان را مشخص کنید؛ فکر کنید چه کاری دوست دارید انجام دهید و سپس برای انجام آن برنامه ریزی کنید و طبق برنامه جلو بروید.

▪ از نظرات و عقاید خود احساس رضایت کنید؛ از بیان افکار خود ابایی نداشته باشید.

▪ به دیگران کمک کنید؛ با این کار احساس می کنید مفید هستید که خود در اعتماد به نفس نقش مهمی دارد.

▪ ورزش کنید؛ با ورزش از استرس رهایی می یابید و سالم تر و شادتر خواهید بود.

▪ تفریح کنید؛ از وقت خود لذت ببرید، با دوستانتان معاشرت کنید و زندگی خود را با افکار منفی متوقف نکنید.

افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند به راحتی با دیگران دوست می شوند، شادترند و روابط بهتری با همکاران، همسالان و ... دارند و ب آرامش و راحتی با اشتباهات شان کنار می آیند. هیچ وقت برای به دست آوردن اعتماد به نفس سالم و مثبت دیر نیست. اعتماد به نفس از جمله مهارت های زندگی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

راه های موثر برای کنار آمدن با غم و اندوه

تا حالا نشده کسی برای کنار آمدن با شادی و خوشبختی مشکل داشته باشد. وقتی شادی و لذت وارد زندگی ما می شود، ما آزادانه آن را تجربه می کنیم، اما وقتی غصه و ناراحتی به سراغمان بیاید، معمولاً با آن مبارزه می کنیم.

ما در جامعه ای زندگی می کنیم که به ما دیکته می کند همیشه لبخند روی لب داشته باشیم، به همین خاطر برخورد با غم و غصه کمی برایمان دشوار می شود. اما ناراحتی و غم و اندوه بخشی طبیعی از زندگی همه مردم است. این ناراحتی ها چه به خاطر یک فقدان مهم در زندگی مثل مرگ یکی از عزیزان، ایجاد شده باشد چه به خاطر شکست های کوچک و بی اهمیت روزانه، می توانیم یاد بگیریم که چطور راحت تر با آنها زندگی کنیم.

ما نه تنها می توانیم راحتی بیشتری به این گونه احساسات پیدا کنیم، برای سلامتی و تندرستی ما هم لازم است که به طریقی سالم با آنها برخورد کنیم.خطر برخورد نامناسب با احساسات زمانی برای من آشکار شد که یکی از همسایگان همسر بیمارش را از دست داد. وقتی من می خواستم با او ابراز همدردی کنم، او فوراً انکار کرد که احساسی به این مسئله دارد. طی یک هفته، او همه وسائل و متعلقات مربوط به همسرش را بیرون ریخت و هر چیز مربوط به بیماری و مرگ او.

جای تعجب نبود که وضعیت سلامتی او از آن موقع روز به روز بدتر شد. ابتدا هیج دلیل برای علائم بیماری او پیدا نشد، اما با گذشت زمان، مشکلات جدی جسمی در او ایجاد شد (که همه آنها مشکلات ناشی از استرس بودند).

البته، این یک نمونه بسیار حاد است اما به خوبی می توان اهمیت برخورد صحیح با مشکلات و ناراحتی ها را در آن مشاهده کرد. خیلی خوب است که ببینید چطور با اینگونه احساسات کنار آیید و مهارت های جدیدی یاد بگیرید.


در این مقاله قصد داریم به نحوه برخورد با ناراحتی های زندگی بپردازیم.

غمگین

پذیرش ناراحتی خود و تحمل آن


رویکردهای کلی نگری به سلامتی دیر زمانی است که پی به نقش احساسات ما در وضعیت سلامتیمان برده و پزشکی مدرن این روزها توجه بیشتری به این مسئله معطوف داشته است.

برای داشتن یک زندگی احساسی سالم، لازم است که به همه احساساتمان احترام بگذاریم و به آنها فرصت ابراز بدهیم. وقتی غم و ناراحتی به سراغ ما می آید، باید به خودمان اجازه بدهیم که آن را به طور کامل حس کنیم. اینکار باعث می شود بفهمیم که غم و غصه واکنشی بسیار طبیعی و عادی به فقدان های زندگی است، نشان دهنده ایراد و اشکال ما.

هر نوع فقدان می تواند ناراحتی در ما ایجاد کند-حتی می تواند به همراه یک غروب زیبای خورشید باشد که نشاندهنده پایان روز است. ممکن است ندانیم که چه چیز همیشه باعث ناراحتی ما می شودحتی ممکن است یک تغییر کوچک در شیمی بدنمان مثل تغییرات هورمونی، تغییر سطح قند خون و از این قبیل باشد.

اینکار کمک میکند که نیاز به درک همه واکنش های احساسیمان از بین برود. مسئله مهم اینست که نباید به هیچ عنوان احساساتمان را سرکوب کرده و در برابر آنها مقاومت کنیم.علاوه بر پذیرش ناراحتیمان بعنوان بخشی عادی از زندگی، و اجازه وجود دادن به آن، راه های دیگری هم برای کمک به کنار آمدن با غم و غصه هایمان وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می کنیم:


5 راه حل اساسی برای کمک به کنار آمدن با غم و اندوه


1. احساساتتان را با یک دوست امین یا یکی از اعضاء خانواده درمیان بگذارید. در واقع این فرد باید کسی باشد که خوب به حرف های شما گوش بدهد، سعی در قضاوت کردن در مورد آن یا تغییر دادن شما نداشته باشد.

2. سعی کنید کارهایی انجام دهید که به شما آرامش می دهد. به پیاده روی بروید، دوش آب گرم بگیرید، یک کتاب خوب بخوانید، به گل و گیاه های خانه رسیدگی کنید یا به سایر سرگرمی های مورد علاقه تان بپردازید.

غمگین

فوراً استرستان را پایین آورید.

ذهنتان را آرام کنید.

احساساتتان را تسکین دهید.

نوعی آسودگی خیال در جسمتان ایجاد کنید.

تمدد اعصاب را به طریقی طبیعی و آسان ایجاد کنید.

3. راهی برای آرام کردن و تسکین خود پیدا کنید. اینکار باعث می شود احساساتتان آزاد و رها شود. مدیتیشن کنید، به موسیقی آرامش بخش گوش دهید یا حرکات کششی ساده انجام دهید.

4. خاطره نویسی کنید. وقتی اینکار را انجام می دهید مثل این می ماند که یک شنونده خوب دارید که می توانید به او اطمینان کرده و حرف هایتان را با او درمیان بگذارید.

5. یاد بگیرید که چطور بهترین دوست خود باشید. سعی کنید یکبار دیگر نگاهی به خودتان بیاندازید و اینبار ب عشق و علاقه به خودتان نگاه کنید. ببینید شاید تا امروز با خودتان به تندی و سنگدلانه رفتار می کردید، و از این به بعد به جای آن برای خودتان همدردی و دلسوزی کنید.


چه موقع به دنبال کمک متخصص بروید؟


ناراحتی های شدید و طولانی مدت می تواند نشانه افسردگی باشد. افراد افسرده معمولاً احساس تنهایی و ناامیدی می کنند و خودشان را به خاطر چنین احساساتی سرزنش می کنند.

اگر احساس ناراحتی و غصه زیاد بیشتر از دو هفته در شما ماندگار شد و در فعالیت های روزانه تان مثل کار یا خواب و خوراک ختلال ایجاد کرد، بهتر است به متخصص مراجعه کنید. اگر این احساسات شما با فکر مرگ و خودکشی همراه شد، سریعاً از متخصص روانشناس کمک بگیرید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تمرین 15دقیقه ای برای رفع استرس

بین کتابهای داستان و نقاشی بچگی دخترم، کتابی بود که اسمش "آرامش 5 دقیقه ای" بود. این کتاب درمورد یک فیل مادر بود که یک فنجان چای داغ برای خودش می ریخت، یک حمام آب داغ می گرفت اما هرچه تلاش می کرد نمی توانست از تقاضاهای پشت سر هم بچه هایش فرار کند که هرکدام به طریقی تنها نیاز او را در دنیا که 5 دقیقه آرامش بود، برهم می زدند.

 

برای همه ما هم وضع به همین صورت است. در خانه، در راه و در محل کار، همه حسمان درگیر چیزهای مختلف است. اگر تقاضاهای همسرمان، دوستان، فرزندمان، همکاران یا سایر نزدیکان نباشد، سروصدای ناموزون رادیو، تلویزیون، بیلبوردهای تبلیغاتی، ترافیک و ساخت و سازهای درون شهری است. همیشه چیزی برای مزاحمت وجود دارد.

 

استرس

 

این مزاحم ها همیشه و همه جا وجود دارند تاجاییکه حتی گاهی دیگر حضور آنها را متوجه نمی شویم. جسم و فکر ما طی فرایندی که سازگاری حسی نامیده می شود، با این تجاوزها و مزاحمت ها خو گرفته است. درواقع، ما نسبت به این دردها بی حس شده ایم. اما چه از آن آگاه باشیم و چه نباشیم، این دردها کماکان وجود دارند و ما را اذیت می کنند.

 

همین سال پیش این جمله را بارها و بارها از دوستان و اطرافیانم شنیده ام: "واقعاً دیگر بریده ام. احساس می کنم دیگر چیزی برای ارائه دادن به کسی ندارم."

 

حرف های نومیدی. این حرفها نشاندهنده این است که این مردها و زن ها، مثل میلیونها آدم دیگر، دربرابر این آزارها و مزاحمت ها مغلوب شده اند. این افراد، که به اندازه کافی از این مزاحمت ها، به خودشان تعطیلی و استراحت نداده اند، دربرابر تاثیرات بسیار زیاد آن آسیب پذیر شده اند. و چه دوست داشته باشید و چه نداشته باشید، حالا مجبورند که کاری که همه این مدت نکرده بودند را انجام دهند: یعنی باطریشان را از نو شارژ کنند.

 

استرس

 

رویکرد بهتر این است که منتظر نمانید تا وضعیتتان به این حد حاد شود. اما چطور؟ در یک دنیای کامل، همه می توانند به یک مرکز معنوی رفته و در آنجا مدتی تنها باشند (گرچه در یک دنیای کامل چنین نیازی وجود نخواهد داشت). درواقع، فقط زمانی می توانید ناهنجاری این سروصداها و مزاحمت ها را عمیقاً درک کنید که برای مدتی در یک مکان ساکت و آرام زندگی کنید.

 

اوقاتی را که من خودم در سکوت مطلق می گذراندم و تنها با خودم و افکارم و صدای طبیعت ارتباط داشتم، واقعاً جوانی و سرزندگی را به من برمی گرداند. آن زمان بود که می توانستم به طور واقعی، لذت زندگی را تجربه کنم.

 

حتی موقع غذا خوردن در اتاقی که بقیه هم تمرین سکوت می کنند، من سعی می کردم غذایم را آهسته تر بجوم و نسبت به طعم و ظاهر آن دقت و حساسیت بیشتری داشتم. هر فعالیتی-کتاب خواندن، پیاده روی، حمام کردن-را با توجه و دقت بیشتری انجام می دادم. منظورم از این آگاهی از این زمان خاص است که مکان و زمان حضور من را کامل می کند. واقعاً چه نعمتی است.

 

اما متاسفانه پنج روز سکوت در ماه برای ما خیلی واقعبینانه نیست. اما حتی یک روز پیاده روی در سکوت کنار دریا یا در جنگل هم چندان قابل انجام نیست.

 

استرس

 

پس چه باید کرد؟ تنها راه چاره این است که با مدیتیشن این آرامش و سکوت را برای خودتان ایجاد کنید.

 

تحقیقات و مطالعات بسیار زیادی نشان داده است که مدیتیشن راهی بسیار عالی برای کاهش یا حتی از بین بردن عواقب جسمی استرس است. مدیتیشن اگر به طور مداوم و منظم انجام شود، ضربان قلب و تنفس را پایین آورده و سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند. این تمرینات حتی می تواند بیماری هایی مثل دیابت و ورم مفاصل، اضطراب و افسردگی، میگرن و وسواس را نیز بهبود بخشد.

 

برای خیلی از افراد، کلمه مدیتیشن تصاویری از راهبان بودایی را در نظر مجسم می کند که چهار زانو و بی حرکت برای ساعت ها و یاحتی روزها روی زمین می نشینند. اما مدیتیشن حتماً نباید اینقدر عجیب و غریب باشد تا تاثیر بگذارد. من خودم شخصاً فواید بسیار زیادی از 15 تا 20 دقیقه مدیتیشن (تلاش برای متمرکز کردن ذهن) در روز می برم. گاهی اوقات چهار زانو و گاهی اوقات دوزانو روی زمین می نشینم، خیلی وقت ها هم عادی روی صندلی می نشینم اما همه تلاشم این است که محلی را برای اینکار انتخاب کنم که به ساکت ترین شکل ممکن باشد.

 

اول چشمهایم را می بندم و چند نفس عمیق می کشم (سعی می کنم این تنفس از راه بینی باشد، چه دم و چه بازدم) و به این ترتیب پروسه ریلکسیشن را کم کم شروع می کنم. بعد سعی می کنم تمرکزم را روی تنفسم متمرکز کنم-به داخل و خارج رفتن هوا و نقاطی از بدنم که این هوا با آنها برخورد می کند. هر از گاهی تمرکزم برهم می خورد و فکری مشغولم می کند. به محض اینکه متوجه این مسئله شوم، به آرامی سعی می کنم دوباره روی تنفسم متمرکز شوم. حتی بعد از گذشت 15 دقیقه وقتی چشمانم را باز می کنم، شدیداً آرامتر شده ام و برای مواجهه با چالش های آن روز آماده هستم.

 

البته راه های مختلف دیگری هم برای مدیتیشن وجود دارد. مثلاً خیلی از افراد سعی می کنند توجهشان را روی نقطه ارتباط دست هایشان متمرکز کنند، خیلی های دیگر به یک شیء ثابت خیره می شوند. افراد دیگری هم برخی صداهای خاص که مانترا نامیده می شود را تکرار می کنند. وجه اشتراک همه این روش ها همان تمرکز است. وقتی به تمرکز رسیدید، حتی برای چند لحظه، آنوقت اهمیت آن را متوجه می شوید.

 

تمرکز می تواند همیشه و همه جا با شما باشد. پس حتی اگر سروصداهای اطراف هم وجود داشته باشد می توانید با تمرکز خودتان را در جزیره ای زیبا و آرام تجسم کنید و 5 دقیقه آرامش خودتان را بگذرانید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چگونه می توان تمرکز حواس داشت؟

تمرکز حواس

 

همه ما توانایی متمرکز شدن را داریم. نوشتن یک داستان، نواختن پیانو یا مجذوب یک فیلم سینمایی شدن، همگی به تمرکز نیاز دارند. ولی گاهی اوقات افکار شما پراکنده است و ذهنتان از موضوعی به موضوع دیگر کشیده می شود. در چنین مواقعی است که نیاز دارید یاد بگیرید چگونه حافظه خود را تقویت کنید.

تقویت حافظه عبارت است از یادگیری های منظم ذهنی و مرتب کردن عواملی که یکباره به ذهن ما خطورمی کنند.

 

● پرورش ذهن آشفته

 

پرورش تمرکز، یک مهارت است. پرتاب توپ بسکتبال به طرف حلقه، تایپ کردن و یا مطالعه ، نیاز به مهارت دارند. یادگیری یک مهارت نیز نیاز به تمرین و ممارست دارد. همانطور که وقتی دارویی را مصرف می کنید ، در بدن بدون کمک شما عمل می کند و با کارهای شما تداخل پیدا نمی کند، در مورد یک موضوع هم همین طور است و نباید با ورود افکار دیگر بر هم بریزد.

عمل تمرکز، به تمرین احتیاج دارد. شاید در هنگام شروع تمرینات ، ابتدا تغییرات کمی را حس کنید، ولی پس از ۴ تا۶ هفته که از پرورش ذهن و یادگیری مهارت ها گذشت، متوجه پیشرفت های قابل توجهی خواهید شد و پس از مدت کوتاهی درمی یابید که چه سال هایی را برای تقویت حافظه و تمرکز ذهن خود هدر داده اید.

 

▪ برای شروع تمرینات ازاین تکنیک ها استفاده کنید:

حواست را جمع کن.

روش عنکبوتی.

فرصتی برای افکار مزاحم.

سعی کنید از تکنیک هایی که مفید و مؤثر به نظر می رسند، استفاده کنید و حداقل به مدت۳ روز آنها را به طور صحیح به کار ببندید. اگر متوجه تغییرات کمی شدید، پیشنهاد می شود تمرینات خود را ادامه دهید، چون در تمرکز ذهن شما مؤثر خواهد بود.همچنین می توانید در محیط اطرافتان نیز تغییراتی بدهید که ممکن است برای شما مفید باشند.

 

▪ حواست را جمع کن

 

این شیوه ممکن است ظاهراً ساده به نظر بیاید، ولی در عین حال بسیار مؤثر است. هنگامی که حواستان پرت می شود و ذهنتان سرگردان است، مرتب به خودتان هشدار دهید که " حواست را جمع کن". این روش کم کم سبب می شود که توجه شما به موضوع مورد نظرتان جلب شود.

برای مثال، هنگامی که در کلاس هستید و ذهن شما را کنفرانس کلاسی، تکالیفی که دارید، تاریخ، ساعت صرف غذا و یا هر چیز دیگری پر کرده، به خودتان بگویید:" حواست را جمع کن و به کنفرانس توجه کن". به هر حال تا حدی که ممکن است اجازه ندهید تمرکزتان به هم بریزد. و دوباره این هشدار را پیش خودتان تکرار کنید:" حواست را جمع کن".

هنگامی که افکار مزاحم خود را پیدا کردید، کم کم با تکنیک " حواست را جمع کن" به حال بر می گردید. اگر یک شخص معمولی باشید، ممکن است این عمل را صدها بار در هفته انجام دهید. ولی طی روزهای آینده مدت زمانی که افکار خاصی درذهن شما می ماند، طولانی تر می شود، یا به عبارت دیگر تمرکزتان در مورد موضوعی خاص بالا می رود. بنابر این باید صبور باشید تا شاهد پیشرفت های خود در این زمینه باشید.

 

 

▪ روش عنکبوتی

 

این روش نیز یکی دیگر از تکنیک هایی است که پایه و اساس تمرکز است و به شما کمک می کند تا تمرکز داشته باشید و از حواس پرتی جلوگیری کنید.

اگر تار عنکبوتی را تحریک کنید، تار تکان می خورد و عنکبوت نسبت به جنبش تار، از خود واکنش نشان داده و می خواهد علت حرکت را بیابد، ولی وقتی چندین بار این عمل را تکرار کنید، خواهید دید که عنکبوت ، دیگر نسبت به حرکت تار هیچ عکس العملی از خود نشان نمی دهد و متوجه می شود که حشره ای به دام او نیامده است.

این روش را یاد گرفته و ذهن خود را پرورش دهید و در برابر حواس پرتی تسلیم نشوید. وقتی کسی داخل اتاق می شود یا وقتی در با صدای بلند به هم می خورد، نباید به خودتان اجازه دهید که حواستان پرت شود. شما باید تمرکزتان را برای هدفی که در ذهن دارید، حفظ کنید.

مثلاً در یک کنفرانس کلاسی اجازه دهید که دیگران جلوی شما حرکت کنند و سرفه کنند، بدون اینکه به آنها نگاه کنید فقط بین خودتان و کنفرانس، تونل ارتباطی ویژه ای ایجاد کنید و بگذارید دیگران از این تونل خارج باشند. و یا وقتی که با کسی صحبت می کنید، حواستان فقط به او باشد و به صورتش نگاه کنید و از حرف هایی که می زند یادداشت بردارید. بگذارید همه چیز از ذهنتان خارج شود و به هیچ چیز جز او توجه نکنید.

 

تمرکز حواس

 

▪ فرصتی برای افکار مزاحم

 

در طول روز ، زمان ویژه ای را به فکر کردن درباره مسائلی که به ذهن شما خطور می کنند و تمرکزتان را به هم می زنند اختصاص دهید. به طور مثال ساعت ۳۰/ ۴ تا ۵ بعد از ظهر زمانی است که شما می توانید به این افکار بپردازید. هنگامی که این افکار مزاحم در طول روز به ذهن شما خطور کرد و باعث نگرانی شما شد، به یاد آورید که زمان ویژه ای را برای آنها در نظر گرفته اید و اجازه دهید که از ذهن شما خارج شوند. کسانی که از این روش استفاده کرده اند، توانسته اند ۳۵ درصد از افکار مزاحم را در طول ۴ هفته در خود کاهش دهند. این تغییر بزرگی است.

 

ـ گام های اساسی این روش عبارت اند از:

زمان ویژه ای را هر روز به این افکار اختصاص دهید.

وقتی افکار مزاحم وارد ذهن شما شدند، بدانید که زمان خاصی را برای فکر کردن به آنها گذاشته اید.

با تکنیک" حواست را جمع کن" هم می توانید این افکار را از ذهن خارج کنید .

به خودتان اطمینان بدهید که در زمان مخصوصی حتماً به این افکار مزاحم که تمرکز شما را بر هم می زنند، فکر خواهید کرد.

 

 

● روش های ذهنی دیگر

 

۱) چوب خط زدن برای افکار مزاحم:

کارت های کوچکی درست کنید و آنها را به ۳ قسمت مساوی تقسیم کنید . یک قسمت را به صبح، یک قسمت را به بعدازظهر و قسمت سوم را به شب اختصاص دهید. هربار که تمرکزتان به هم ریخت و حواستان پرت شد، یک خط در قسمت مخصوص به آن بکشید. برای هر روز یک کارت برای خود تهیه کنید.

وقتی به اندازه کافی ماهر شدید خواهید دید که تعداد خط ها روز به روز کاهش می یابد و این واقعاً جالب و هیجان انگیز است.

 

۲) زمان استراحت: استراحت کوتاهی برای خودتان در نظر بگیرید.

هنگامی که استراحت می کنید، اکسیژن بیشتری به مغزتان می رسد. بلند شوید و برای چند دقیقه در اتاق قدم بزنید. وقتی ما برای مدت طولانی می نشینیم، خون بدن ما به دلیل نیروی جاذبه، به طرف پایین ترین نقطه بدنمان، یعنی پاها کشیده می شود.

ماهیچه های ما همانند یک پمپ عمل می کنند و هنگامی که ما راه می رویم، خون را به طور یکنواخت به سرتاسر بدن ما می رسانند. در نتیجه، اکسیژن بیشتری به مغز می رسد و باعث احساس شادابی و نشاط در بدن می شود.

 

۳) عوض کردن موضوع:

بسیاری از دانش آموزان به وسیله تغییردادن موضوع مطالعه، به تمرکز شان کمک می کنند. شما هم می توانید موضوعات متفاوتی را در نظر گرفته و با عوض کردن عنوان درسهایی که باید مطالعه نمایید، آنها را منظم کنید.

 

۴) جایزه و پاداش:

هنگامی که کاری را به طور کامل انجام دادید، به خودتان پاداش دهید. کار شما ممکن است خیلی کوچک باشد و یا شاید یک مسئولیت بزرگ، که شما باید آن را به پایان برسانید. پاداشی که برای خودتان در نظر می گیرید، ممکن است قدم زدن در اطراف ساختمان، یک لیوان آب و یا خواندن یک مطلب جالب و خنده دار در روزنامه باشد.

برای پروژه های مخصوص ، مانند پروژه پایان ترم یا دوره کردن یک کتاب حجیم، پاداش و جایزه ویژه ای در نظر بگیرید که اگر آنها را انجام دادید برای خودتان مثلاً یک پیتزای مخصو ص بخرید، به سینما بروید و یا بعد ازظهر را تلویزیون تماشا کنید. بعضی از جایزه ها می توانند خیلی بزرگ باشند. از این جوایز برای تکالیف سخت یا پروژه های طولانی استفاده کنید. وقتی کار بزرگی را انجام دادید، از پاداش های معمولی استفاده نکنید.

 

 

● افزایش فعالیت ها

 

اگر یک مطلب را سرسری بخوانید، تمرکز شما به راحتی برهم می ریزد. در عوض برای هر قسمت، سرتان را تکان دهید و به دنبال پرسش بگردید. برای این مرحله باید بگویید" چگونه می توانم سطح فعالیتم را در حین مطالعه بالا ببرم؟" سپس مطالعه کنید تا جواب این پرسش را پیدا کنید. این کار ساده را انجام دهید. پرسش هایی که برای هر قسمت طرح می کنید مرکزیتی به افکار شما می دهند و باعث می شوند که روی مطلب مورد مطالعه مسلط شوید. همچنین هنگامی که درس می خوانید می توانید لیستی از پرسش ها را تهیه کنید و برای پیدا کردن جواب پرسش ها، به درس گوش دهید. هر از گاهی، مکان خود را تغییر دهید. در جایی که خیلی سرد است، ننشینید. جا به جا شدن، به حرکت خون در بدن کمک می کند و باعث می شود که اکسیژن بیشتری به مغز شما برسد و شاداب و سرحال باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بهترین نصیحت ها از زبان پدرانِ آدم موفق ها

مهدی ملک‌زاده: با ما همراه باشید تا ببینید، بزرگ‌ترین و موفق‌ترین افراد در ینگه دنیا هم بعد از عمری صدرنشینی و موفقیت، هنوز نصیحت پدرانشان را به یاد دارند و از آن الگو گرفته‌اند.

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

معمولا پشت سر هر مدیر اجرایی، یک کمیته‌ی غیررسمی مشورتی وجود دارد که باعث و بانی موفقیت‌های این افراد هستند. مربیان، هم‌دانشگاهی‌ها، شرکای زندگی و در مواردی، پدران، عضو این کمیته‌های مشورتی هستند.

احتمالا پندهای پدرانه به تنهایی شما را ریچارد برانسون و بیل گیتس نمی‌کند؛ اما دوز به اندازه‌ی نصیحت‌های پدرانه، ضرری هم نخواهد داشت.

نصحیت‌هایی که صحبتش شد، این‌ها هستند:

مگ ویتمن (Meg Whitman): خوب باش

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

شاید فکر کنید «خوب بودن» نصیحت سطحی و پیش‌پا‌افتاده‌ای است اما مدیرعامل اچ‌پی (Hewlett-Packard) این‌طور فکر نمی‌کند. مگ ویتمن می‌گوید این پند، یکی از مهم‌ترین نصحیت‌های عمرش بوده است.

ویتمن در مصاحبه با مجله فورچن (Fortune) می‌گوید: «هیچ‌وقت زمانی که پدرم این حرف را به من زد فراموش نخواهم کرد.» او به خاطر می‌آورد که: «آن روز با کسی بدرفتاری کرده بودم. پدرم به من گفت: "بد بودن با هیچ‌کسی در هیچ‌زمانی، هیچ فایده‌ای ندارد. تو نمی‌دانی نفر بعدی که در زندگی با او ملاقات خواهی کرد، چه کسی است. ضمن این‌که تو با بد بودن نمی‌توانی چیزی را تغییر بدهی. معمولا هم به هیچ جایی نمی‌رسی."»


تی. بون پیکنز (T. Boone Pickens) : نقشه‌ای داشته باش

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

رییس شرکت مدیریت سرمایه BP یا همان BP Capital Management در ایالت اوکلاهاما دانشجو بود و مشغول یک جشن دانشجویی، که پدرش به محوطه‌ی دانشگاه آمد و پیامی به او داد که زندگی وی را متحول کرد.

پدرش به او گفت: «احمقی که نقشه‌ای برای خودش داشته باشد، همیشه می‌تواند از یک نابغه هم جلو بزند.» پدرش ادامه داد: «من و مادرت فکر می‌کنیم تو هم احمق هستی و هم هیچ نقشه‌ای در سرت نیست. ما فکر می‌کنیم تو داری این‌جا در شهر استیلواکر وقتت را تلف می‌کنی. تو به هیچ جا نمی‌رسی.»

پیکنز در لینکدین نوشته است که حق با پدرش بود: «باید اقرار کنم که آن‌جا خیلی کار مهمی انجام نمی‌دادم.» اما به فاصله‌ی یک ماه از آن ملاقات، همه چیز تغییر کرد. پیکنز راهی را انتخاب کرد و زمینه‌ی کارش را تغییر داد. وی تاکید می‌کند: «آن جا بود که نقشه‌ای برای خودم پیدا کردم و از آن زمان تا امروز همان نقشه را دارم.»


بیل گیتس (Bill Gates) : کاری که بلد نیستی را انجام بده

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

این روزها، بیل گیتس، مدیرعامل سابق مایکروسافت و پدر وکیلش، در قالب روسای مشترک بنیاد بیل و ملیندا گیتس به یکدیگر مشورت می‌دهند. اما قدیم‌ها، این گیتس بزرگ بود که به پسرش پند و نصیحت می‌داد.

مهم‌ترین درسی که بیل گیتس از پدرش آموخت چه بود؟ در کارها سرمایه‌گذاری کن؛ حتی اگر آن کارها را خوب بلد نیستی. بیل گیتس در مصاحبه‌ای که با مجله‌ی فورچن داشته است، به یاد می‌آورد که هم پدر و هم مادرش «او را به انجام ورزش‌های بسیار متفاوتی مثل شنا، فوتبال و  فوتبال امریکایی تشویق می‌کردند.»

 بیل گیتس می‌گوید: «آن زمان فکر می کردم که انجام این ورزش‌ها کار بیهوده‌ای است، اما بعدتر معلوم شد که این‌طور هم نیست. در واقع همین ورزش کردن من را در معرض موقعیت‌های مختلف مدیریتی قرار داد. ورزش کردن باعث شد به جای چسبیدن به اموری که انجام دادنشان برایم راحت بود، بفهمم که در انجام دادن بسیاری کارها، خوب و کارآمد نیستم.»

پدر بیل گیتس هم موافق است که فشارهای آن زمان برای عضویت در تیم سافتبال، ظاهرا مفید بوده است. وی می‌گوید: «معلوم شد که در نهایت نصیحت خوبی بوده است.»


ریچارد برانسون (Richard Branson) : کم‌تر حرف بزن و بیش‌تر گوش کن

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

ریچارد برانسون، موسس و خالق گروه ویرجین در پستی در لینکدین نوشت، می‌گوید: «خانه‌ای که من در آن بزرگ شدم، پر بود از فعالیت‌های مختلف. مادرم مدام در حال  طرح‌ریزی فعالیت‌های کارآفرینی جدید بود و من و خواهرانم به شدت مشغول اجرای آن‌ها بودیم.»

در میان این هرج و مرج، پدر برانسون اما، لنگرگاه آرامش و ثبات و مسئول پشتیبانی از خانواده بود. وی می‌نویسد: «پدرم فرد ساکتی نبود. اما به اندازه‌ی بقیه‌ی ما  حرف نمی‌زد. این حالت، باعث ایجاد یک تعادل معرکه در خانواده شده بود. ما می‌دانستیم هر اتفاقی که بیفتند، می‌توانیم به او تکیه کنیم.»

یکی از بهترین و ساده‌ترین پندهایی که از پدرم  گرفتم این بود که گفت: «بیش‌تر از این‌که حرف بزنی، گوش کن. هیچ‌کس با شنیدن حرف‌های خودش چیزی یاد نگرفته است.»


استیو جابز (Steve Jobs) : پشت حصار را هم رنگ بزن

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

اگر همه شرکت اپل را برای تعهدش به طراحی زیبا می‌شناسند، احتمالا فردی که باید مورد تشکر قرار گیرد، پاول جابز، پدرخوانده‌ی استیو جابز است.

والتر ایزاکسون، زندگی‌نامه‌نویس جابز، در مصاحبه‌اش با شبکه‌ی CBS گفت: «پاول جابز یک مکانیک فوق‌العاده بوده است. او به پسرش استیو یاد داده است که چطور چیزهای معرکه بسازد.»

«آن‌ها روزی در حال ساختن یک حصار بودند. پاول به پسرش گفت: "تو باید پشت حصار را هم به همان خوبی جلوی آن درست کنی. هرچند که ممکن است هیچ‌کس آن‌جا را نبیند، اما خودت که می‌بینی. درست کردن پشت حصار نشان می‌دهد که تو می‌توانی وسائل را کامل و بی‌نقص بسازی."»


مارتا استوارت (Martha Stewart) : تو از پس هر کاری بر می‌آیی

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

غول حوزه‌ی سبک زندگی، می‌گوید که اگر نصیحت پدرش نمی‌بود، هیچ‌وقت جرات خطر کردن پیدا نمی‌کرد. و همین خطر کردن‌ها بوده که او را به موفقیت‌های امروزش رسانده است.

او در پستی در لینکدین نوشت: «پدرم به من گفت با توجه به خصوصیات شخصیتی که تو داری، اگر ذهنت روی چیزی متمرکز باشد، هر کاری که انتخاب کنی را می‌توانی انجام بدهی.» وی اضافه می‌کند که: «این نصیحت پدرم باعث شد که کم‌کم حس اعتمادبه‌نفس در من افزایش پیدا کند؛ و با این‌که گاهی عصبی و دست‌پاچه هم می‌شدم، اما توانستم بر آن غلبه کنم. و هر زمان که تصمیم به انجام کاری گرفتم، توانستم از پس آن بربیایم.»


محمد العریان (Mohamed El-Erian) : دیدگاه دیگران را در نظر بگیر

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

محمد العریان که هم‌اکنون مشاوره ارشد اقتصادی در شرکت آلیانز (Allianz) است، در پاریس بزرگ شده است. همان زمان بود که ارزش بیرون آمدن از حصار راحتی‌اش را از پدرش که بعدتر سفیر مصر در فرانسه شد، آموخت.

وی به مجله‌‌ی فورچن می‌گوید: «ما عادت داشتیم هر روز حداقل چهار روزنامه بخریم. از روزنامه‌ی فیگارو که در زمره‌ی راست‌های سیاسی قرار داشت تا اومانیته که روزنامه‌ی حزب کمونیست بود.»

او ادامه می‌دهد: «به خاطر دارم روزی از پدرم پرسیدم، چرا ما به چهار روزنامه‌ی مختلف نیاز داریم؟ و او پاسخ داد: "اگر دیدگاه‌های متفاوت دیگران را دنبال نکنی، نهایتا ذهنت بسته خواهد ماند و تو به زندانی یک تفکر خاص تبدیل خواهی شد که هیچ‌گاه سوالی درباره‌ی آن نمی‌پرسد."»


والتر بتینگر (Walt Bettinger) : شهرت خریدنی نیست

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

مدیرعامل و رییس شرکت چارلز شواب (Charles Schwab) به مجله‌ی فورچن می‌گوید که پند پدرانه‌ای که زندگی‌اش را شکل بخشیده است، اتفاقا نصیحت ساده‌ای است. پدرش به او گفته بود که: «اغلب چیزهای دنیا قابل خرید و فروش هستند؛ اما شهرت، این‌طور نیست.»

وی توضیح می‌دهد که: «پدرم با همین چند کلمه پند پر حکمت، باعث ایجاد چهارچوبی در شخصیت من شد که نوع تعاملاتم با دیگران، نحوه‌ی رفتار و شیوه‌ی تصمیم‌گیری‌هایم که به فعالیت‌های روزانه‌ام شکل می‌داد را ایجاد کرده است.»


باربارا کرکران (Barbara Corcoran): از  رهبر پیروی نکن

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

سوپراستار دنیای معاملات املاک، ضعف امور کارآفرینی را به واسطه‌ی پدرش کشف کرد.

او در مجله‌ی Inc توضیح داده است که: «اگر رییس پدرم از او می‌خواست که مثلا فلان کار را انجام بدهد، ممکن بود که شغلش را ترک کند. این موضوع یک مساله‌ی تکراری بود. اگر قبل از ساعت ۵:۳۰ به خانه می‌آمد، ما می‌فهمیدیم که اخراج شده است.

سپس چون مادرم مثل یک نظامی بود، خیلی زود، ساعت ۶ پای میز شام می‌نشستیم. سر میز پدرم به ما می‌گفت: "حدس بزنید چی شده بچه‌ها؟" و ما همه با هم فریاد می‌زدیم که "اخراج شدی؟!" و این‌طوری بهترین و هیجان‌انگیزترین شام ماه اتفاق می‌افتاد.»

او می‌گوید که این روحیه مسری بوده است و دلیل جایگاه فعلی وی نیز همین روحیه می‌باشد. «پدرم ما بچه‌ها را با همین روحیه‌ی نافرمانی تریبت کرده است. و شاید دلیل این‌که ما نمی‌توانیم زیردست هیچ‌کس کار کنیم، همین است.»


ایندرا نویی (Indra Nooyi) : نیت‌ها را مثبت فرض بگیر

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

رییس و مدیرعامل شرکت پپسی (PepsiCo) از پدرش نصیحتی گرفت که شیوه‌ی برخورد وی با دنیا را تغییر داده است. پدرش به او گفته بود: «هر کس، هر کاری انجام می‌دهد یا هر حرفی می‌زند، تو نیت او را مثبت فرض بگیر.»

ایندرا نویی در مصاحبه‌ای که با مجله‌ی فورچن داشت، گفت: «این مساله در ظاهر تغییر کوچکی بود، اما نتایج آن گسترده و بزرگ است.» وی اضافه می‌کند که: «از میزان تفاوتی که این نوع نگاه، در طرز برخوردتان با آدم‌ها و مشکلات زندگی ایجاد می‌کند، شگفت‌زده خواهید شد. زمانی که شما نیات افراد را منفی فرض می‌گیرد، عصبانی هستید. اگر عصبانیت را کنار بگذارید و نیات دیگران را مثبت فرض کنید، از تاثیر این کار شگفت‌زده خواهید شد.»

به جای این‌که گارد دفاعی در برابر دیگران داشته باشید، قادر خواهید بود به دیگران گوش دهید و از آن مهم‌تر، دیگران هم می‌توانند به شما گوش کنند. «زمانی که نیات را مثبت فرض می‌گیرید، گمان می کنم اغلب اوقات، چنین چیزی اتفاق می‌افتد که دیگران می‌گویند: "آهای. یک لحظه دست نگه دار. شاید واکنش من به این فرد اشتباه بوده است. به نظر می‌آید که این شخص واقعا دارد تلاش می‌کند."»


مارک کوبان (Mark Cuban) : خوش بگذران

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

مارک کوبان، کارآفرین میلیاردر دنیای تکنولوژی، سرمایه‌گذار و مالک تیم بسکتبال دالاس ماوریکس (Dallas Mavericks) به خوبی می‌داند که خوشی‌های بسیاری برای زندگی کردن هست. او این نکته را از پدرش آموخته است.

«پدر من ۸۷ ساله است و هر روز قوی‌تر می‌شود. او مثل یک ماشین است.» در سال ۲۰۱۴، وی در جمعی به مخاطبانش گفت: «پدر من همیشه تکرار می‌کرد که: "امروز، جوان‌ترین سنی است که در عمرت تجربه خواهی کرد. باید همین‌طور زندگی کنی. باید هر روز جوان زندگی کنی."و این همان چیزی‌ست که سعی در انجامش دارم.»


سارا بلیکلی (Sara Blakely) : شکست‌هایت را جشن بگیر

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

اگر به خاطر برنامه‌ی همیشگی پدر سارا بلیکلی سر میز شام نمی‌بود، امکان داشت امروز اسپانکس(Spanx) یک شرکت چند میلیارد دلاری نباشد.

سارا بلیکلی در حین  برنامه‌ی آموزش کارآفرینی که در نیویورک برگزار می‌شد، رو به مخاطبانش گفت: «پدرم عادت داشت سر میز شام از من و برادرم بپرسد که این هفته چه شکست‌هایی خورده‌ایم.» وی ادامه داد: «به خاطر می‌آورم که از مدرسه به خانه برمی‌گشتم و به او می‌گفتم که "پدر، من می‌خواستم فلان کار را انجام بدهم ولی اصلا از پسش بر نیامدم." پدرم با خوش‌حالی می‌گفت: "بزن قدش!" در واقع اگر آن هفته چیزی برای تعریف کردن نمی‌داشتم و در کاری شکست نخورده بودم، ناراحت می‌شد.»

همین طرز رفتار بود که به سارا بلیکلی جرات پذیرفتن ریسک‌های بزرگ‌تر را داد. وی توضیح می‌دهد که: «پدرم با این کار، این هدیه را به من داد که افکارم را در مورد شکست‌هایی که می‌خورم بازآموزی کنم. برای من، شکست یعنی زمانی که به اندازه‌ی کافی تلاش نمی‌کنم.»


کنت چنالت (Kenneth Chenault) : تنها چیزی که قادر به کنترلش هستی، عملکرد خودت است

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

مسائل بسیاری در این جهان وجود دارند که از کنترل ما خارج هستند. اما، اگر یک چیز باشد که مدیرعامل امریکن اکسپرس (American Express) از پدرش آموخته باشد، آن است که انرژی خودت را روی کارهایی که قدرت انجامشان را داری متمرکز کن.

وی خطاب به حضار در مدرسه تجارت مک‌کامب دانشگاه آستین تگزاس تاکید می‌کند که: «اگر بنا دارید روی مساله‌ای تمرکز کنید، روی چیزی تمرکز کنید که قادر به کنترل و مدیریت آن هستید.» و یادآور می‌شود که: «تنها چیزی که می‌توانید بر آن کنترل داشته باشید، عملکرد شماست.»

وی اشاره می‌کند که این نکته، باعث توانمندسازی روحیه‌ی انسان می‌شود. و ادامه می‌دهد که: «چیزی که این نوع نگاه به یک شخص می‌گوید این است که تو هم می‌توانی واقعا تغییر ایجاد کنی. تو به واسطه‌ی عملکردت می‌توانی واقعا باعث ایجاد تغییرات بشوی.»


استیو بالمر (Steve Ballmer) : با همه‌ی وجود کار کن

بهترین نصیحت پدران چهارده تن از موفق‌ترین افراد دنیا

مدیرعامل سابق مایکروسافت و مالک فعلی تیم بسکتبال لس‌آنجلس کلیپرز (Los Angeles Clippers) می‌گوید بهترین نصحیتی که در عمرش شنیده، از سوی پدرش بوده است.

استیو بالمر در مصاحبه‌ای که در مدرسه تجارت آکسفورد داشت، تعریف می کرد که: «پدرم می‌گفت "اگر تصمیم داری کاری انجام بدهی، درست انجامش بده و اگر تصمیم داری هیچ کاری نکنی، هیچ کار نکن." و به نظر من این کلید همه‌ی مشکلات است.»

وی ادامه داد که: «به عبارت دیگر: "با همه‌ی وجود کار کن. اگر کاری انجام می‌دهی، با همه‌ی اعضا و همه‌ی توانت انجام بده. با قلبت، با بدنت و با روحت."»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

این 7 چیز را فدای رابطه عاشقانه نکنید

حتما شما هم دیده اید که برخی افراد پس از برقراری رابطه عاشقانه، تغییر می کنند و از خود واقعی شان فاصله می گیرند. اما چه چیزهایی را نباید فدای رابطه عاشقانه کرد؟ اگر شما هم در چنین رابطه ای هستید، مراقب از دست دادن این چیزها باشید.

این 7 چیز را فدای رابطه عاشقانه نکنید

1. استقلال

منظور از استقلال، استقلال مالی است. لازم نیست پس از برقراری یک رابطه عاشقانه در تمام مسائل به شریک زندگی تان تکیه کنید. سعی کنید همیشه یک حساب مالی جدا برای خود داشته باشید تا در مواقع احتیاج بتوانید از آن بهره گیرید.

استقلال برای هر فردی ضروری و واجب است. شما نباید به خاطر نیازهایتان بلکه باید به دلیل علاقه تان به فردی دیگر با او رابطه عاطفی برقرار می کنید.

2. عزت نفس و اعتماد به نفس

اگر شریک زندگی تان به هر دلیلی، آن طور که لیاقت اش را دارید با شما برخورد نکرد، بهتر است رابطه خود را همان جا تمام کنید زیرا این نوع رابطه ارزش ادامه دادن ندارد. یک رابطه سالم نباید به شما احساس بی ارزشی و پوچی دهد طوری که اعتماد به نفس تان را از دست دهید. در واقع باید بر عزت نفس و اعتماد به نفس شما بیافزاید.

3.دوستان

شاید اوایل رابطه خود با معشوق تان دوست داشته باشید که تک تک لحظات خود را با او سپری کنید اما دوستان قدیمی خود را نیز نادیده نگیرید. در واقع آنها همان افرادی هستند که بیش از هر شخص دیگری می توانید به آنها اعتماد کنید.

4. اهداف شغلی

رابطه عاشقانه شما نباید سدی در برابر اهداف زندگی تان باشد و شما را از خلق یک زندگی ایده آل باز دارد. اگر در زندگی هدفی برای رشد شغلی خود دارید، رهایش نکنید و از فردی که حامی اهداف و آرزوهای شما نیست، دوری کنید.

5. شادی

یک رابطه عاطفی باید موجب خوشحالی شما شود. گاهی ما از ترس تنهایی، به روابطی پناه می بریم که ایده آل ما نیست. اگر شما نسبت به رابطه عاطفی خود رضایت کافی ندارید، بهتر است هر چه زودتر شرایط خود را تغییر دهید.

6. توانایی تصمیم گیری

اگر چه نظر شریک زندگی تان در تصمیم گیری های شما مهم است اما این شمایید که باید در نهایت تصمیم بگیرید زیرا هیچ کس بهتر از خود شما به صلاح زندگی تان آگاه نیست. بنابراین تنهایی تصمیم بگیرید، مهم نیست تصمیم تان کوچک باشد یا بزرگ، این کار حس استقلال به شما می دهد.

7. شخصیت

شما شخصیت و هویت مخصوص به خود دارید و نباید خودتان را برای شخصی دیگر تغییر دهید. یک رابطه عاشقانه خوب باید در بهبود شخصیت شما، همان گونه که هستید، موثر باشد نه این که بخواهد از شما فرد دیگری بسازد. شما باید با میل خود، نه به زور حرف شریک زندگی تان، تغییر کنید. درست است، او باید بر شخصیت شما تاثیر مثبتی بگذارد اما تغییر تمام جنبه های شخصیتی شما اشتباه است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

محمود انوشه



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تست: به گوشی‌بازی معتاد هستید؟

وقتی شارژ تلفن هوشمند شما همراه‌تان نیست و باتری‌اش رو به تمام شدن می‌رود، چه احساسی پیدا می‌کنید؟ حسی شبیه به گم کردن یکی از عزیزان‌تان سراغ شما می‌آید و اضطرابی همراه با ناراحتی در دل‌تان می‌نشیند؟ اگر با فاصله گرفتن از تلفن هوشمندتان حس از دست دادن آزار‌دهنده‌ای که نمی‌توانید با آن کنار بیایید و احساس پوچ و گنگی که شما را میان زمین و آسمان نگه می‌دارد سراغ شما می‌آید، یعنی به «نوموفوبیا» یا «ترس از زندگی بدون تلفن همراه» مبتلا شده‌اید. نوموفوبیا، فوبیا یا ترس مرضی جدیدی است که هر روز قربانیان بیشتری می‌گیرد. اگر شما هم به یک گوشی‌باز حرفه‌ای تبدیل شده‌اید یا احساس می‌کنید پناه بردن مداوم همسرتان به تلفن همراهش میان شما فاصله ایجاد کرده، به سوالات تستی که در ادامه آورده‌ایم پاسخ دهید. نمره‌ای که از این تست می‌گیرید، روشن می‌کند که چقدر حال‌تان خراب است.

به گوشی‌بازی معتاد  هستید؟

وقتی باتری تلفن همراه‌تان رو به اتمام می‌رود دچار نگرانی و حتی وحشت می‌شوید؟ شما تنها کسی نیستید که چنین احساسات آزار‌دهنده‌ای را هنگام دور شدن از گوشی هوشمندش تجربه می‌کند. محققان می‌گویند آمار مبتلایان نوموفوبیا هر روز بالاتر می‌رود و توصیه می‌کنند که برای سنجش میزان درگیر شدن‌تان با این فوبیا، به 20 سوالی که در ادامه آورده‌ایم پاسخ دهید. بیماری نوموفوبیا خودش را با علائمی مثل ناتوانی در خاموش کردن تلفن هوشمند، با وسواس و دقیقه به دقیقه چک کردن تلفن همراه، به هر دری زدن برای شارژ کردن باتری تلفن همراه یا بردن آن به حمام، نشان می‌دهد. هرچه تعداد علائمی که وابستگی بیمارگونه شما به تلفن همراه‌تان را تایید می‌کند بیشتر باشد، یعنی بیشتر دچار این فوبیا هستید و اگر خودتان با هر روز کمتر کردن این وابستگی از پس مشکل‌تان برنیایید، باید با کمک یک روانشناس این ترس را از خود دور کنید.

زنان در خط مقدم

درحالی‌که بسیاری از خانم‌ها از گوشی‌باز شدن همسرشان و وابستگی شدیدش به تلفن همراه شکایت می‌کنند، محققان ادعای دیگری را در مورد میزان مبتلایان به نوموفوبیا مطرح می‌کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که خانم‌ها 6/3 برابر بیشتر از آقایان در معرض دچار شدن به نوموفوبیا قرار دارند. مطالعات قبلی نشان داده بود که افراد 18 تا 24 ساله، بیشترین درجه ابتلا به این بیماری را دارند و 77 درصدشان حتی نمی‌توانند نیمی از روز را بدون تلفن همراه خود زندگی کنند. این افراد بدون همراه داشتن تلفن همراهی که به اینترنت دسترسی دارد، احساس آشفتگی، نگرانی یا حتی ناامنی می‌کنند و نمی‌توانند آرامش‌شان را حفظ کنند.

چه نمره‌ای می‌گیرید؟

مقابل هر سوال، عدد یک تا هفت را بنویسید و با این روش به خودتان نمره دهید: عدد یک به معنای به‌شدت مخالف و عدد هفت به معنای به‌شدت موافق است. اعداد دو تا شش هم درجه‌ای از مخالفت یا موافقت شما را نشان می‌دهند که خودتان می‌توانید میزانش را تخمین بزنید و با توجه به آن نمره‌گذاری کنید. هرچه نمره‌ای که می‌گیرید بالاتر باشد، معنایش این است که بیشتر به «نوموفوبیا» دچار هستید.

به این سوال‌ها پاسخ دهید

1. اگر نتوانم با کمک تلفن همراه هوشمندم به اطلاعات مورد نیازم دست پیدا کنم، حس می‌کنم چیزی را گم کرده‌ام.

2. اگر لحظه‌ای که به اطلاعات نیاز دارم، اینترنت موبایلم قطع باشد و نتوانم آنها را با گوشی هوشمندم به دست بیاورم، آشفته می‌شوم.

3. عادت دارم خبرهای روز را با تلفن همراهم بخوانم و اگر این دسترسی برایم محدود شود، اعصابم به هم می‌ریزد.

4. من از قابلیت‌های تلفن هوشمندم استفاده زیادی می‌کنم و اگر به دلیلی نتوانم با آن کار کنم، اعصابم به هم می‌ریزد.

5. تمام شدن باتری تلفن همراه به من استرس می‌دهد و اعصابم را خرد می‌کند.

6. اگر بسته اینترنتم رو به اتمام برود یا حجمش کم و محدود شود، حالم بد  می‌شود.

7. هر جا می‌روم، قبل از هر کاری دنبال آنتن وای‌فای می‌گردم.

8. اگر نتوانم از تلفن هوشمندم استفاده کنم، احساس می‌کنم بین زمین و آسمان گیر کرده‌ام.

9. وقتی که امکان چک کردن تلفن برایم وجود ندارد، مدام به این موضوع فکر می‌کنم و تا زمان مناسب را پیدا نکنم، ذهنم آرام نمی‌شود.

اگر تلفن هوشمندم با من نباشد. . .

به گوشی‌بازی معتاد  هستید؟

10. از اینکه نمی‌توانم با دوستان یا خانواده‌ام ارتباط برقرار کنم، مشوش می‌شوم و احساس ناراحتی می‌کنم.
 
11. اینکه خانواده یا دوستانم نتوانند من را پیدا کنند، من را نگران می‌کند.

12. اینکه پیامک‌ها و تماس‌های دیگران را نتوانم دریافت کنم، من را عصبی می‌کند.

13. اینکه در دسترس دوستان یا خانواده‌ام نباشم، من را نگران می‌کند.

14. از اینکه ندانم  در لحظه‌ای که تلفن همراهم نیست چند نفر خواسته‌اند با من تماس بگیرند من را عصبی می‌کند.
 
15. نگران این می‌شوم که رابطه نزدیکم با دوستان یا خانواده به‌خاطر در دسترس آنها نبودن خدشه‌دار شود.

16. اینکه هویت آنلاینم را از من بگیرند و در شبکه‌های اجتماعی با کمک تلفن همراهم حضور نداشته باشم، من را عصبی می‌کند.

17. از اینکه نتوانم با خواندن اخبار به کمک تلفن هوشمندم به روز باشم و با دوستانم در شبکه‌های اجتماعی وارد ارتباط شوم خوشم نمی‌آید.

18. وقتی نمی‌توانم آپدیت‌های روی موبایلم و نوتیفیکیشن‌هایی که برایم می‌آید را چک کنم، احساس بد و گنگی پیدا می‌کنم.

19. از اینکه نتوانم ای‌میل‌های تازه‌ام را با کمک تلفن همراهم چک کنم، مضطرب می‌شوم.

20. وقتی تلفن همراهم با من نیست، احساس عجیبی پیدا می‌کنم، چون نمی‌دانم چه کار باید بکنم.


چقدر حال‌تان خراب است؟

20 تا 60 :
به نوموفوبیای خفیفی دچار شده‌اید.

60 تا 100 : می‌توان گفت که مبتلا به نوموفوبیا هستید اما حال‌تان چندان خراب نیست.

بالاتر از 100 : حال‌تان حسابی خراب است و باید به فکر ترک اعتیاد و وابستگی‌تان به تلفن همراه باشید.

می‌دانید موبایل با شما چه می‌کند؟

تنها شما نیستید که از معتاد بودن به موبایل بازی ْآسیب می‌بینید، حتی جنینی که در شکم‌تان هست هم از آسیب‌های ناشی از گوشی‌دوستی در امان نیست.

موبایل به بغل نخوابید

قرار دادن تلفن همراه در کنار خودتان در طول شب تاثیرات نامطلوبی بر کیفیت خواب می‌گذارد. به باور محققان پرتوهایی که از صفحه تلفن همراه ساطع می‌شود، باعث ایجاد تداخل در روند طبیعی بدن و میزان ترشح هورمون‌ها می‌شود. این پرتوها باعث تحریک شبکیه چشم و افزایش ساعات بیداری می‌شود؛ چراکه نور تلفن‌های هوشمند مانند سایر نورهای مصنوعی از ترشح هورمون ملاتونین که در طول خواب ترشح می‌شود، جلوگیری می‌کند و بر کیفیت خواب تاثیر نامطلوبی می‌گذارد.

به گوشی‌بازی معتاد  هستید؟

باردار‌ها مراقب باشند

اگر باردار هستید، مراقب باشید. محققان می‌گویند استفاده خانم‌های باردار از تلفن همراه، در آینده کودکان آنها را 54 درصد بیشتر به مشکلات رفتاری و احساسی دچار می‌کند. پژوهشگران می‌گویند کودکانی که قبل و بعد از تولد در معرض تشعشعات تلفن همراه قرار می‌گیرند، 25 درصد بیشتر به مشکلات احساسی، 24‌درصد بیشتر به مشکلات ارتباطی، 35 درصد بیشتر به بی‌میلی در شرکت در فعالیت‌های فوق برنامه و 49 درصد بیشتر به مشکلات رفتاری دچار می‌شوند.

مغزتان در خطر است

شاید بی‌خوابی از کوچک‌ترین مشکلاتی باشد که به‌خاطر اعتیاد به تلفن همراه سراغ‌تان می‌آید. محققان می‌گویند استفاده طولانی مدت از تلفن همراه خطر مبتلا شدن‌تان به برخی از سرطان‌ها را بیشتر می‌کند. بر اساس پژوهش‌های آنها، کسانی که زیاد از تلفن همراه استفاده می‌کنند در سال‌های پیری بیشتر در معرض ابتلا به تومورهای مغزی قرار می‌گیرند. گذشته از این محققان معتقدند استفاده بیش از اندازه از تلفن همراه، سن ابتلا به این سرطان را 10 سال پایین‌تر می‌آورد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شخصیت شناسی از روی رفتار و حرکات

زمانی که دو نفر برای اولین بار همدیگر را ملاقات می کنند، به دنبال نشانه هایی برای شناخت شخصیت هم می گردند. از حالت دست گرفته تا شیوه جواب دادن به تلفن همراه، همگی راههایی هستند که به کمک آنها می توانید شخصیت طرف مقابل را تا حدودی تشخیص دهید.

ما در اینجا برخی از رایج ترین رفتارها را که معیاری برای قضاوت شما می توانند باشد، برایتان آورده ایم.

حالت دست

شما می توانید از طریق حالت دست طرف مقابل، شخصیت او را تشخیص دهید. افرادی که حرکات دست زیادی دارند، معمولا افرادی قدرتمند با اعتماد به نفس بالا هستند که دوست دارند خودشان را در مقابل دیگران بیان کنند در حالی که آنهایی که زیاد هنگام صحبت کردن دست خود را تکان نمی دهند، افرادی کم رو و بدون اعتماد به نفس هستند که به دنبال ساده ترین راه برای انجام کارهایشان می گردند.

شخصیت شناسی از روی رفتار و حرکات

وقت شناسی

آیا دیر سر قرارتان رسده اید؟ این رفتار شما بر شخصی که منتظر شما مانده است، تاثیر منفی خواهد گذاشت. افرادی که وقت شناس هستند، افراد با انگیزه ای هستند که ساختار ذهنی منظمی دارند و برای لحظه به لحظه زندگی خود ارزش قائلند در صورتی که افراد وقت نشناس، افراد بی ملاحظه ای هستند که همیشه در حال دویدن به این طرف و آن طرف اند و تمام کارهای خود را در دقیقه 90 انجام می دهند. 

طرز برخورد با کارکنان رستوران

سعی کنید هیچگاه با فردی که با کارمندان رستوران بد برخورد می کند، قرار ملاقات نگذارید. شما از طرز برخورد افراد با گارسن های رستوران، کارمندان هتل و نگبانان می توانید تشخیص دهید که آیا طرف مقابل تان فرد مودبی است یا خیر. افرادی که شغل دیگران را معیار احترام گذاشتن به آنها قرار می دهند، افراد قابل اعتمادی نیستند.

طرز نگاه هنگام نوشیدن

تحقیقیات نشان داده افرادی که هنگام نوشیدن قهوه یا چای، به داخل فنجان نگاه می کنند، افرادی درونگرا، ایده آلیسم، آگاه و متمرکز هستند. اما فردی که به لبه های فنجان نگاه می کند، فردی است که بسیار تحت تاثیر دیگران قرار می گیرد و نسبت به اتفاقات اطراف خود آگاه است. بی خیالی، برونگرایی و قابل اعتماد نیز از دیگر خصوصیات این دسته است. آنهایی که هنگام نوشیدن نیز چشمان خود را می بندند، افرادی هستند که در زندگی درد و رنج کشیده اند اما سعی می کنند خودشان را با خوشی ها سرگرم کنند.

جویدن ناخن ها

بله، این یک نشانه است. تحقیقات نشان داده افرادی که ناخن های خود را می جوند یا با موهای خود بازی می کنند یا حتی پوست تن خود را می خارانند، تمایل به کمال گرایی دارند و نمی توانند آرامش خود را به طور کامل حفظ کنند.

شخصیت شناسی از روی رفتار و حرکات

دست خط

فرقی نمی کند که شما یک نامه عاشقانه بنویسید یا یک لیست خرید روزانه، دست خط شما می تواند شخصیت شما را لو دهد.

افرادی که هنگام نوشتن فشار زیادی به خودکار می آورند افرادی لجوج هستند که از اعتماد به نفس بالایی نیز برخوردارند. اگر کلمه های نوشته شده درشت و بزرگ باشند، شما فردی مردم محور هستید در حالی که دست خط ریز و کوچک نشان از درون گرایی شما دارد.

اگر دست خط شما به سمت راست شیب داشته باشد، شما فردی احساساتی و مهربان هستید اما اگر شیب آن به سمت چپ باشد، درونگرایی از خصوصیان اخلاقی شما است. دست خط های صاف نیز نشانه عملگرایی می باشد.

چک کردن گوشی

چک کردن گوشی و این که چه زمان و مکانی گوشی خود را از جیب یا کیف تان در می آورید، می تواند شخصیت شما را آشکار کند. اگر فردی هستید که مدام شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک یا ایمیل خود را چک می کنید، نشان می دهد که شما در مورد مسائل عاطفی ثبات ندارید و مدام حال و هوایتان تغییر می کند.

تماس چشمی

برقرار نکردن تماس چشمی نشان دهنده عدم اعتماد به نفس است و این که فرد بر رفتارهای خود کنترل نداشته و همیشه برای انجام کارهایش نیاز به یک تلنگر از سوی اطرافیان دارد. اینگونه افراد اراده ای ضعیف دارند.

شخصیت شناسی از روی رفتار و حرکات

اما از طرف دیگر افرادی که اعتماد به نفس زیادی دارند، از برقرار کردن تماس چشمی واهمه ای ندارند و هنگام صحبت با دیگران به مدت طولانی تری به چشم های طرف مقابل خیره می شوند. اینگونه افراد در برقراری روابط اجتماعی با دیگران موفق تر هستند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

۱۰ فرد خطرناکی که باید از آنها دوری کنید!

وب سایت خوارزمی: عوامل استرس‌زا همیشه در زندگی ما وجود دارند. برای اینکه کارایی بیشتری داشته باشیم می‌بایست افراد خطرناک و استرس‌زا را از زندگی خود دور کنیم. تمرکز بر اولویت‌ها و خلاص شدن از شر این افراد می‌تواند برای پیشرفت ما مفید باشد. اما در ابتدا باید این افراد را شناسایی کنیم.

۱- افراد خودپرست

گاهی اوقات غرور یک فضیلت اخلاقی محسوب می‌شود. اما متکبر بودن یعنی شما مملو از خودپرستی هستید و فکر می‌کنید که برتر از دیگران هستید. بودن در کنار افرادی که با شما محترمانه رفتار نمی‌کنند و همواره شما را تهدید و تحقیر می‌کنند می‌تواند برای پیشرفت شخصی شما مسموم کننده باشند.

۲- افراد حسود

این افراد از اینکه شما در شرایط دشوار باشید خوشحالند و موفقیت شما آنها را آزرده می‌کند. آنها معتقد هستند که بیشتر از شما لایق موفقیت هستند. ممکن است شما آنها را پشتیبان و همراه خود در رسیدن به موفقیت بدانید، اما افراد حسود ترجیح می‌دهند که نسبت به تواضع و عقلانیت شما اظهار تنفر کنند. این نوع افراد را باید به هر قیمتی از خود دور کنید.

۱۰ فرد خطرناکی که باید از آنها دوری کنید!

۳- افراد متظاهر

این افراد فقط در خوشی‌هایتان دوست شما هستند. زمانیکه به کمک آنها نیاز دارید در کنار شما نمی‌مانند. نمی‌توان به آنها تکیه کرد. هر چه سریع‌تر این ویژگی را در آنها تشخیص دهید و برای این روابط حد و مرز قرار دهید.

۴- افراد پس‌رونده

این افراد راه پیشرفت شما را پیچیده می‌کنند و شما را به عادت‌های گذشته باز‌می‌گردانند. آنها می‌خواهند که شما به موقعیت پیشین خود بازگردید و راکد باشید. تشخیص این افراد ممکن است سخت باشد، آنها کسانی هستند که همیشه بخش جداناپذیری از زندگی شما بوده‌اند و ممکن است نادیده گرفتن آنها برای شما دشوار باشد. اما بهتر است آنها را آگاه کنید و به آنها یادآوری کنید که چقدر موفقیت برایتان مهم است. اگر آنها نمی‌توانند با شما کنار بیایند می‌توانند راه خود را از شما جدا کنند.

۵- افراد قضاوت‌گر

هیچ وقت هیچ چیز در نظر افراد قضاوت‌گر خوب نیست. آنها معتقدند که افراد، بیشتر به جای تشویق شدن باید سرزنش شوند و مورد انتقاد قرار گیرند. حتی زمانی که نیت‌ها خوب هستند و شما می‌خواهید انگیزه‌ی اصلی خود را به آنها بفهمانید، به شما گوش نخواهند کرد. آنها معاشران مفیدی نیستند زیرا شنوندگان خوبی نیستند. دوری از صحبت‌های منفی این افراد می‌تواند به موفقیت شما کمک کند.

۱۰ فرد خطرناکی که باید از آنها دوری کنید!

۶- افراد کنترل کننده

این افراد شیفته‌ی کنترل کردن دیگران هستند. آنها دوست دارند شما گوش به فرمانشان باشید. آنها می‌توانند با فریب، بدجنسی و حقه‌بازی، شما را وادار کنند که خواسته‌هایشان را اجرا کنید. دوری کردن از چنین افرادی می‌تواند بهترین انتخاب برای شما باشد زیرا شما نمی‌توانید آنها را متقاعد کنید و یا رفتار آنها را اصلاح کنید.

۷- افراد دروغگو

درست است که دروغ گفتن متداول است و بعضی از دروغ‌ها بی‌ضرر هستند، اما افرادی که مرتب دروغ می‌گویند می‌توانند شما را نابود کنند. شما برای پیشرفت کردن باید در اطراف خود افراد قابل اعتماد داشته باشید، کسانی که شما را حمایت کنند و به شما اندیشه‌های صادقانه و منصفانه ارائه دهند.

۱۰ فرد خطرناکی که باید از آنها دوری کنید!

۸- افراد شایعه‌پرداز

اینها افراد امینی نیستند و حقایق را وارونه جلوه می‌دهند و اطلاعات را تحریف می‌کنند. آنها می‌خواهند که دیگران آنها را بپذیرند و تصدیقشان کنند بنابراین سعی می‌کنند با شایعه‌پراکنی توجه دیگران را جلب کنند. زمانیکه می‌خواهید مشکلات ایجاد شده توسط این افراد را حل کنید بهترین راه این است که آنها را از زندگی خود بیرون بیاندازید، زیرا آنها مانند تومورهای سرطانی هستند.

۱۰ فرد خطرناکی که باید از آنها دوری کنید!

۹- افراد مزاحم

این افراد تنها به این دلیل در زندگی شما هستند که از شما تغذیه کنند. در برخی مواقع، مورد استفاده قرار گرفتن مفید است اما نه زمانیکه به وسیله‌ی یک انگل باشد. نیت این افراد تنها نفع بردن خودشان است. این افراد را به هرقیمتی باید نادیده گرفت.

۱۰- افرادی که خود را قربانی جلوه می دهند

این افراد هرگز مسئولیت‌پذیر نیستند. آنها همیشه انگشت اتهام به سوی دیگران دراز می‌کنند و هیچ ‌گاه اشتباه خود را نمی‌پذیرند. عکس‌العمل‌ آنها می‌تواند برای موفقیت شما زیان‌آور باشد. بهترین کار خلاص شدن از دست آنها و بیرون کردن آنها از زندگیتان است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰