! what if there was no lie

۷۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

تست زناشویی: اهل جنگ هستید یا صلح؟


تست زناشویی: اهل جنگ هستید یا صلح؟

پیش از ازدواج دختر و پسر باید بیشتر همدیگر را بشناسند. ما می‌خواهیم صرفا در مورد شناخت ابعاد شخصیت و اینکه بررسی چه خصوصیتی برای‌ابتدای آشنایی واجب است، صحبت کنیم. آزمون روانشناسی زیر می‌تواند کمک زیادی به شما بکند.

 

همه ما قبول داریم که در دوره آشنایی پیش از ازدواج دختر و پسر باید بیشتر همدیگر را بشناسند اما آیا شناخت طرف مورد نظر، یعنی فقط شناخت «رنگ مورد علاقه» و «ماه تولد» و «نوع بستنی دلخواه» و «نوع غذای مورد علاقه»؟ آیا به این هم فکر می‌کنیم که طرفمان تندخو است یا نرم و منعطف؟ سنگدل است یا بسیار حساس؟ خودخواه است یا فداکار؟ راستش را بخواهید خیلی‌ها در مورد مقوله شناخت، سطحی فکر می‌کنند؛ به همین دلیل است که ما می‌خواهیم صرفا در مورد شناخت ابعاد شخصیت و اینکه بررسی چه خصوصیتی برای‌ابتدای آشنایی واجب است، صحبت کنیم. آزمون روانشناسی این شماره می‌تواند کمک زیادی به شما بکند.

پیش از ازدواج ,آزمون روانشناسی

 

این امتحان نشان می‌دهد شخصیت شما سازش‌پذیر هست یا نه؟

سازگار یا ناسازگار؟

توافق‌پذیری یا سازگاری، از تمایلات بین فردی و شخصیتی است. یک فرد توافق‌پذیر اساسا نوع دوست است، او نسبت به دیگران همدردی می‌کند و مشتاق است که کمک کند و باور دارد که دیگران نیز متقابلا کمک‌کننده هستند. در مقابل، فرد غیر سازگار، ستیزه‌جو، خودمدار و شکاک نسبت به دیگران بوده و بیشتر رقابت‌جو است تا همکاری‌کننده. ابعاد توافق‌پذیری شامل اعتماد، سادگی و رک‌گویی، نوع دوستی، همراهی،‌ تواضع و فروتنی و توانایی درک دیگران است. روابط زناشویی از جمله روابطی است که در آن توجه به این بعد حائز اهمیت است زیرا بیش از سایر ابعاد در نوع و کیفیت روابط زوجی تاثیرگذار است؛ به گونه‌ای که در مجموع از نتایج مطالعات مختلف چنین استنباط می‌شود که تقویت بعد توافق‌پذیری در افراد متاهل سبب کاهش هیجانات منفی، افزایش رضایت از رابطه و بهبود کیفیت روابط بین فردی آنها می‌شود.

 

این یا آن؟

دیده‌اید بعضی‌ها با هر جمعی می‌توانند کنار بیایند ولی بعضی‌ها در هر گروهی باید ساز خودشان را بزنند؟ این ویژگی شخصیتی در ازدواج خیلی مهم است. به هر حال دو نفری که ازدواج می‌کنند، یک خانواده یعنی یک گروه را تشکیل می‌دهند. چیزی که اسمش در خانواده «گذشت» است تا حدودی از همین توافق‌پذیری سرچشمه می‌گیرد و در مقابل، چیزی که اسمش «لجاجت» است از همان عدم توافق‌پذیری. قبول کنید که حتی اگر لجاجت همیشگی یک نفر و گذشت همیشگی فرد مقابل باعث ادامه زندگی شود، این زندگی را نمی‌شود زندگی عقلانی و منطقی و مناسب دانست. واقعا بهتر نیست که در لجاجت یا گذشت آدم‌ها شبیه هم باشند؟ ضمن اینکه یادتان باشد بیشتر مردم در حد وسط این ویژگی‌ها هستند؛ یعنی چیزی بین گذشت و لجاجت.

 

سازگارها این خوبی‌ها را دارند

توافق‌پذیری شامل ویژگی‌های زیر است:

قابل اعتماد بودن؛ کسانی که توافق‌پذیری بالاتری دارند، بیشتر قابل اعتماد هستند. در دوران نامزدی شناخت این ویژگی خیلی مهم است. اول باید قابلیت اعتماد خودتان را بسنجید و بعد ببینید که آیا طرف مقابلتان هم به همان اندازه قابل اعتماد است یا نه. یادتان باشد که فقط از یک رفتار نمی‌شود به این خصیصه پی برد؛ ویژگی‌های شخصیتی، خودشان را درموقعیت‌های گوناگون و زمان‌های متفاوت نشان می‌دهند.

درســتکاری؛ آدم‌هــای توافق پذیرترآدم های درستکارتری هم هستند. آنها لجاجتی با جمع ندارند که شیله پیله‌ای در کارشان باشد.

نوع دوستی؛ آدم های توافق‌پذیر، نوع‌دوست‌ترند. آنها ممکن است یکدفعه نیمی از پولشان را به یک گدا بدهند یا با وجود وقت کم، یک نابینا را از این طرف به آن طرف خیابان ببرند. این ویژگی هم جزئی از توافق‌پذیری است. درواقع آنها خواستار یاری رساندن به دیگران هستند، نه دشمنی با آنها.

پذیرش؛ آدم‌های توافق‌پذیر بیشتر از دیگران حرف‌های شما را می‌پذیرند. آنها ترجیح می‌دهند که با حرف شما موافق باشند تا اینکه جنگ و جدال راه بیندازند. شما حتما باید ببینید که با نامزدتان در این ویژگی چقدر مشترکید.

تواضع؛ آدم‌های توافق‌پذیر، متواضع‌تر از دیگران هستند. آنها نیازی نمی‌بینند که در یک جمع مغرور باشند. آنها همیشه فروتن هستند. یادتان باشد که یک آدم مغرور نمی‌تواند با یک آدم فروتن زندگی کند.

خوشبینی؛ آدم‌های توافق‌پذیر خوشفکرتر از دیگران هستند. آنها معمولا سویه مثبت اتفاقات را می‌بینند، نه سویه منفی را. ضمن اینکه آنها چون خودشان با جمع موافقند، حس می‌کنند که دیگران هم همین نظر مثبت را دارند. به همین دلیل معمولا کمتر به دیگران شک می‌کنند یا به دیگران بدبین هستند.

 

باید شکل هم باشید

روانشناسان معتقدند زوج‌هایی که شخصیت‌شان به هم شبیه‌تر باشد ازدواج پایدارتری دارند اما این شباهت شخصیتی یعنی چه؟ اصلا شخصیت یعنی چه؟ آیا رفتارهایی که دختر و پسر در دوران نامزدی‌شان دارند، نشانه ویژگی شخصیتی‌شان است؟ آیا این رفتارها فقط یک ویترین اجتماعی است؟ باید گفت که «شخصیت، یکسری از ویژگی‌های آدمی است که در طول زمان پایدار می‌ماند». وقتی می‌گوییم فلانی شخصیت مهربانی دارد منظورمان این است که او در بیشتر زمان‌ها و تقریبا همیشه مهربان است. برای اینکه بدانیم آیا به همسرمان شباهت داریم یا نه، اول باید خودمان را بشناسیم، در مورد شخصیت خودمان منظم و البته منصفانه فکر کنیم و بعد در مورد دیگران و ازجمله همسرمان قضاوت کنیم. شناختن خود، پایه همه تغییرات مثبت زندگی است.

 

امتحان سازگاری

در اینجا آزمونی برای شناختن سازگارپذیری خودتان و خواستگارتان در اختیار شما می‌گذاریم. با این تست می‌توانید میزان توافق‌پذیری خود و همسرتان را بسنجید. به سوالات زیر پاسخ بدهید

پیش از ازدواج ,آزمون روانشناسی

1. سعی می‌کنم با دیگران خوش‌رفتار و مودب باشم.

2. اغلب با سایر اعضای خانواده بگو مگو دارم.

3. بعضی از مردم من را آدم خودخواهی می‌دانند.

4 بیشتر ترجیح می‌دهم با دیگران همکاری کنم تا رقابت.

5. معمولا من در مورد مقاصد دیگران بدگمان و عیب‌جو هستم.

6. من عقیده دارم که بیشتر مردم اگر به آنها اجازه داده شود، می‌خواهند از آدم امتیاز به دست آورند.

7. بیشتر مردمانی که می‌شناسم مرا دوست دارند.

8. بعضی از افراد فکر می‌کنند من آدم سرد و حسابگری هستم.

9. من در رفتار و نظر خود آدم سخت و بی‌انعطافی هستم.

10. اغلب سعی می‌کنم با فکر و با ملاحظه باشم.

11. اگر اشخاصی را دوست نداشته باشم این موضوع را از آنها پنهان نمی‌کنم.

12. اگر نیاز باشد من حاضرم از افراد دیگر برای رسیدن به مقاصد خودم استفاده کنم.

 

کلید آزمون

پاسخ‌ها باید به صورت زیر باشد:

کاملا موافق/ موافق/بی‌تفاوت/ مخالف/ کاملا مخالف

 

گزینه‌ای که بیشترین شباهت را به شما دارد انتخاب کرده و با توجه به کلید پرسش‌ها آنها را نمره‌گذاری کنید.

 

سوال 1: کاملا موافق 5 نمره، موافق 4 نمره، بی‌تفاوت 3‌نمره، مخالف 2 نمره و کاملا مخالف یک نمره

سوال 2: کاملا موافق یک نمره، موافق 2 نمره، بی‌تفاوت 3‌نمره، مخالف 4 نمره و کاملا مخالف 5 نمره

سوال 3: کاملا موافق یک نمره، موافق 2 نمره، بی‌تفاوت 3‌نمره، مخالف 4 نمره و کاملا مخالف 5 نمره

سوال 4: کاملا موافق 5 نمره، موافق 4 نمره، بی‌تفاوت 3‌نمره، مخالف 2 نمره و کاملا مخالف یک نمره

سوال 5: کاملا موافق یک نمره، موافق 2 نمره، بی‌تفاوت 3‌نمره، مخالف 4 نمره و کاملا مخالف 5 نمره

سوال 6: کاملا موافق یک نمره، موافق 2 نمره، بی‌تفاوت 3‌نمره، مخالف 4 نمره و کاملا مخالف 5 نمره

سوال 7: کاملا موافق 5 نمره، موافق 4 نمره، بی‌تفاوت 3‌نمره، مخالف 2 نمره و کاملا مخالف یک نمره

سوال 8: کاملا موافق یک نمره، موافق 2 نمره، بی‌تفاوت 3‌نمره، مخالف 4 نمره و کاملا مخالف 5 نمره

سوال 9: کاملا موافق یک نمره، موافق 2 نمره، بی‌تفاوت 3‌نمره، مخالف 4 نمره و کاملا مخالف 5 نمره

سوال 10: کاملا موافق 5 نمره، موافق 4 نمره، بی‌تفاوت 3‌نمره، مخالف 2 نمره و کاملا مخالف یک نمره

سوال 11: کاملا موافق یک نمره، موافق 2 نمره، بی‌تفاوت 3‌نمره، مخالف 4 نمره و کاملا مخالف 5 نمره

سوال 12: کاملا موافق یک نمره، موافق 2 نمره، بی‌تفاوت 3‌نمره، مخالف 4 نمره و کاملا مخالف 5 نمره

 

نکته مهم

این آزمون را یک بار برای خودتان و یک بار برای خواستگارتان انجام دهید تا ببینید از لحاظ سازگاری چقدر به هم شبیه هستید.

 

نمره سازگاری شما

پس از جمع زدن نمرات‌تان، می‌توانید تا حدودی پی به میزان سازش‌پذیر بودن خود و خواستگارتان ببرید.

 

اگر نمره شما بین 12 تا 24 شود یعنی کسی هستید که خیلی دیگران برایتان مهم نیستند. برای همین، گروه‌های دوستان، گروه‌های کاری و خانواده خیلی از شما خوششان نمی‌آید. کلا شما برای زندگی سازگارانه در جمع آفریده نشده‌اید.

اگر نمره شما بین 24 تا 48 شود یعنی شما در بعضی از موارد ترجیح می‌دهید دیگران را هم در نظر بگیرید و در بعضی موارد نه، که احتمالا به موقعیت بستگی دارد. ممکن است در محل کار آدم سازگاری باشید اما در خانه نه.

اگر نمره شما بین 48 تا 60 شود یعنی شما آدم مردم‌داری هستید؛ آدمی که دیگران برایتان خیلی مهم هستند. جمع از بودن در کنار شما خیلی لذت می‌برد. چون شما هم هوای جمع را دارید و به آنها توجه می‌کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تست: ترس از موفقیت


ترس از شکست , ترس از پیروزی,دلیل ترس

 

از سال 1960 تاکنون تحقیقات گسترده ای در ارتباط با ترس از موفقیت صورت گرفته است. به طور کلی این حالت در زنان بیشتر از مردان مشاهده می شود.

 

صحیح یا غلط بودن جملات زیر را در کنار آنها یادداشت کرده و در انتها نتیجه را محاسبه کنید.

 

1- گاهی اوقات می ترسم کارها را به همان خوبی که توانایی اش را دارم انجام دهم.

 

2- معمولا نگرانم که اگر کارهایم را به بهترین شکل ممکن انجام دهم دشمنی دیگران را برانگیزم.

 

3- هرگز نگران این موضوع نیستم که شاید اگر کاری را بسیار خوب انجام دهم دیگران دوستم نداشته باشند.

 

4- معمولا کمتر از حد توانایی هایم کارهای مختلف را انجام می دهم تا موقعیت کسی تهدید نشود.

 

5- معمولا نگرانم که مبادا دیگران فکر کنند من فرد خودنمایی هستم.

 

6- هرگز نگران این موضوع نیستم که شاید دیگران فکر کنند من خیلی سختکوش و پرکار هستم.

 

7- هرگز نگران نیستم که کسی فکر کند من در حیطه کاری خودم بهترین هستم.

 

8- معمولا مواقعی که در کار پیروز می شوم بیشتر از زمان هایی که در کاری شکست می خورم نگران می شوم.

 

9- همواره نگرانم که شاید به نظر دیگران عجیب بیاید که من در کارم صداقت دارم.

 

10- گاهی اوقات عمدا کارها را نادرست انجام می دهم تا مطمئن شوم آیا کس دیگری می تواند آن کار را بهتر از من انجام دهد یا نه.

 

11- معمولا نگرانم که مبادا دیگران بیش از حد از من توقع داشته باشند.

 

12- معمولا اهدافی برای خودم تعیین می کنم که کمتر از آنچه که لیاقت آن را دارم هستند.

ترس از شکست , ترس از پیروزی,دلیل ترس

 

13- معمولا کارهایی را انجام می دهم که چندان چالش برانگیز نیستند.

 

14- آنقدر که باید از انجام کارهای مهم لذت نمی برم.

 

15- دوست ندارم با دیگران رقابت کنم به خصوص اگر در این رقابت احساس ناخوشایندی پیدا کنم.

 

16- نگرانم که مبادا دوستانم از من انتقاد کنند.

 

17- گاهی اوقات از اینکه بیش از حد نسبت به توانایی های خودم آگاهی پیدا کنم می ترسم.

 

18- هرگز نگران نیستم که شاید ارتباطات دوستانه ام به دلیل انجام دادن کاری خاص یا شرکت در فعالیتی خاص به خطر بیفتد.

 

19- می ترسم که اگر در کاری خاص عالی و بی عیب و نقص باشم دیگران پشت سرم صحبت و بدگویی کنند.

 

20- زمانی که باید کار مهمی انجام دهم احساسات شخصی دیگران برایم اهمیتی ندارد.

 

21- عادت کرده ام نگران باشم اگر کاری را به خوبی انجام دهم شایددیگران به من حسادت کنند.

 

22- هرگز نگران نیستم که شاید موفقیت های تحصیلی و کاری من موجب بروز مشکل در روابط اجتماعی ام شوند.

 

23- نگران نیستم که اگر در کار یا مساله خاصی بسیار موفق و لایق جلوه کنم دیگران احساس ناراحتی یا حتی بیماری کنند.

 

24- معمولا می ترسم که شاید دیگران مرا صرفا به خاطر کارهایی که می توانم برای آنها انجامدهم دوست داشته باشند.

 

25- نگرانم که اگر توانایی های واقعی ام را به دیگران نشان دهم دیگران از من توقع بیش از حد داشته باشند.

 

26- نگرانم که اگر در زمینه خاصی متخصص شوم دیگران دوستم نداشته باشند.

 

27- نگرانم که اگر در زمینه خاصی متخصص شوم دیگران از من سود ببرند.

 

28- اگر بتوانم کاری را به بهترین شکل ممکن انجام دهم می ترسم کسی موقعیتم را به خطر بیندازد.

 

29- نگرانم که اگر دیگران متوجه شوند من به خوبی می توانم آنها را درک کنم از من بترسند.

 

30- از نشان دادن توانایی های واقعی ام به دیگران نگرانم چون شاید نتوانم همیشه کارها را به بهترین شکل انجام دهم.

 

از سال 1960 تاکنون تحقیقات گسترده ای در ارتباط با ترس از موفقیت صورت گرفته است. به طور کلی این حالت در زنان بیشتر از مردان مشاهده می شود. در یکی از تحقیقات از تعدادی دانشجوی مؤنث خواسته شد برای جمله زیر یک پاراگراف بنویسند:

 

بعد از پایان امتحانات ترم اول من دانشجوی ممتاز شدم ...

 

به دانشجویان مذکر نیز جمله فوق داده شد و نتیجه واقعا تاسف بار بود. بیش از 62 درصد خانم ها در پاراگراف خود فقط از عواقب ناخوشایند این موفقیت نوشته بودند و تنها 9 درصد مردان از اتفاقات ناخوشایند و منفی این اتفاق نوشته بودند و بیشتر نکاتی در ارتباط با سختکوشی، زیرکی و هوش سرشار ذکر کرده بودند.

ترس از شکست , ترس از پیروزی,دلیل ترس

روانشناسان در تحقیقات خود دریافته اند اینگونه ترس ها در زنان موجب می شود آنها برای خودشان سدی در برابر پیروزی بسازند و شخصا مانع موفقیت خود شوند. نکته جالبی که روانشناسان دریافته اند این است که تمایلات شخصی و برداشت های جامعه در بروز اینگونه ترس ها بسیار موثر است.

در آزمون حاضر روانشناسان دریافتند با تغییر در جمله اول زمانی که رشته تحصیلی مشخص شود نتیجه آزمون به میزان قابل توجهی تغییر می کند. اگر عنوان رشته پرستاری باشد زنان ترسی کمتر و مردان ترسی بیشتر خواهند داشت و برعکس زمانی که عنوان رشته مهندسی باشد میزان ترس زنان به مراتب بیشتر از ترس مردان خواهد شد.

 

در واقع اگر رشته تحصیلی برای جنس مخالف رایج باشد بر ترس از موفقیت فرد تاثیر مستقیم می گذارد. همچنین زمانی که آزمون پیجیده تر شود تفاوت در نتیجه میان زنان و مردان بسیار کمتر شده و در مواردی از بین می رود.

 

متاسفانه به دلیل آموزش های نادرست جامعه که از سالیان قبل وجود داشته زنان حتی زمانی که از درون چندان از موفق شدن نمی ترسند باز هم به دلایلی که معمولا برای خود آنها نیز نامشخص است به طور ناخودآگاه خود را از حضور و موفقیت در بعضی موقعیت ها کنار می کشند.

 

بسیاری از دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان دختر سعی دارند موفقیت های خود را پنهان کنند چرا که نگرانند مبادا هوشمندی و زیرکی بالای آنان موجب شود موقعیت های عالی خود برای ازدواج را از دست بدهند چون مردان دوست ندارند با زنی ازدواج کنند که از آنها خیلی برتر و بالاتر باشد. شاید مردان ظاهرا بگویند از زنان هوشمند و زیرک بیشتر خوششان می آید اما واقعیت این است که هیچ مردی دوست ندارد همسرش از او باهوش تر و زرنگ تر باشد. به همین دلیل زنان حتی زمانی که به توانایی ها و هوشمندی های خود آگاهند ترجیح می دهند در میان گروه عامه باشند تا اینکه فردی منحصر به فرد و خاص جلوه کنند.

 

ترس از موفقیت مشکل بزرگی برای بسیاری از افراد است اما ساده تر و عادی تر از آن ترس از شکست است.هر دو مورد چه ترس از موفقیت و چه ترس از شکست در مواردی عواقب یکسانی دارند و یکی از مهمترین عواقب آن این است که مانع می شود فرد با تمام وجود برای موفق شدن تلاش کند. زمانی که افکار دو ورزشکار زن و مرد را با یکدیگر مقایسه می کنیم به نتایج جالبی دست می یابیم.

 

اگر ورزشکار مرد در مسابقات شکست بخورد با خود فکر می کند که: من از تمام توانایی هایم استفاده نکرده و آنقدر که باید سعی نکردم اما زنی که شکست می خورد با خود می گوید: رقیبم در مقایسه با من تواناتر و ماهرتر بود.

 

مشخص کردن تمایزاتی که بین ترس از پیروزی و ترس از شکست وجود دارد کار ساده ای نیست چون عواقب ناشی از این دو ترس بسیار به یکدیگر نزدیک و شبیه هستند. در یکی از تحقیقات صورت گرفته در مورد ترس از پیروزی و شکست، مرد هنرمندی حضور داشت که تابلوهای نقاشی بی نظیرش همگان را خیره می کرداما با این وجود هرگز آثارش را در هیچ نمایشگاهی در معرض دید همگان قرار نداده بود.

 

جالب اینجاست که گاهی او یکی از آثارش را به عنوان هدیه به دوستان و اقوام می داد و هر بار پیشنهادات بسیاری به او می شد که آثارش را در نمایشگاهی برای فروش بگذارد اما او با اینکه در وضعیت مالی خوبی نبوده و به پول نیاز داشت از این کار سر باز می زد. به نظر شما آیا دلیل او از این کار ترس از شکست بود یا ترس از پیروزی؟ برای این مرد موقعیت های بسیاری برای موفق شدن رخ داده بود اما او هر بار در را به روی پیروزی می بست.

 

اگر امتیاز شما به 30 نزدیک باشد باید به فکر تغییر افکار و عادات تان باشید اما هر چه امتیاز شما از 15 کمتر باشد نشاندهنده این است که چندان ترسی از موفقیت ندارید و بهترین ها را دارید.

 

اگر جوان هستید حتما در اولین فرصت برای تغییر دست به کار شوید چون در غیر این صورت آینده تان را تباه خواهید کرد. برای افرادی که به تازگی وارد دانشگاه شده اند یا به تازگی کار جدیدی را آغاز کرده اند طبیعی است که کمی معذب بوده و در بعضی موارد نتوانند خود واقعی و توانایی هایشان را آشکار کنند. شاید گاهی احساس کنند هنوز شایسته بهترین ها نیستند اما با گذشت زمان درمی یابند که آنها شایسته هر آنچه هستند که با توانایی و مهارت های خود کسب می کنند و چندان مهم نیست که از همکلاسی ها و همکاران خود برتر باشند اما اگر سن و سال و تجربه هنوز نتوانسته ترس شما از موفقیت را از بین ببرد باید فورا راهی برای حل مشکلتان بیابید.

 

لیستی از موقعیت هایی بنویسید که ترس هایتان شما را از موفق شدن بازداشته اند. در لیست دیگری عواقب ناخوشایند و منفی که بعد از موفقیت و پیروزی به سوی شما روانه شده اند را یادداشت کنید. معمولا اگر بتوانید به درک درستی از این موضوع برسید بهتر می توانید از این مرحله و ترس های آزاردهنده خود عبور کنید. کدام یک از نگرانی ها و ترس هایی که در لیست دوم نوشته اید به وقوع پیوسته اند؟مسلما بیشتر موارد تنها ترسی بوده اند که شما را از موفق شدن بازداشته اند و هرگز اتفاق نیفتاده اند.

 

اکنون که دریافتید بسیاری از ترس هایتان هرگز عملی نشدند سعی کنید چند مورد از نمونه هایی را که در لیست اول نوشته بودید و به دلیل ترس هایتان نتوانستید آنها را انجام دهید اکنون انجام دهید و اگر زمان آنها گذشته و آن فرصت ها دیگر وجود ندارند از هم اکنون دیگر اجازه ندهید ترس های بی مورد شما را از موفق شدن بازدارند.

 

ترس از موفقیت یک مشکل ریشه ای است و بسیارند افرادی که جنبه های مختلف زندگیشان به دلیل ترس از موفقیت تحت الشعاع قرار گرفته و اکنون برای آن موارد افسوس می خورند اما از طرف دیگر ترس از شکست برای بسیاری دیگر مشکل چندان پیچیده ای نیست و می توانند با کمی تلاش بر آن فائق آیند.

 

از هیچ چیز نترسید، بال هایتان را باز کنید و از پرواز لذت ببرید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تست : به توانایی های خود چقدر باور دارید؟


خود مغلوب‌سازی,خودتخریبی اولیه,خود ویرانگری

 

تست : به توانایی های خود چقدر باور دارید؟

متداول‌ترین رفتارهای خودشکنانه و بی‌حاصل در زیر فهرست شده‌اند. این تست به شما کمک می‌کند آگاه شوید که آیا‌ دچار خودتخریبی هستید یا نه.

 

چند وقت پیش برای پیدا کردن کار به موسسه‌ای رفتم. شرایط، حقوق و ساعت کاری آنها خیلی خوب بود اما کارم با یک نرم افزار بود که من به روش کار با آن آشنایی نداشتم. به آنها نگفتم کار با آن را بلد نیستم چون یک هفته تا زمان شرکت در آزمایش عملی زمان داشتم و می‌توانستم روش کار با آن را یاد بگیرم.

 

در این یک هفته نزد دوستی رفتم و کاملا کار با آن نرم‌افزار اداری را یاد گرفتم اما هرچه روز مصاحبه نزدیک می‌شد اضطرابم بیشتر می‌شد؛ تا جایی که روز مصاحبه احساس بیماری کردم و تصمیم گرفتم قید شرکت در آزمون عملی را بزنم و به آنجا نروم!

این اولین بار نبود که چنین کاری با خودم می‌کردم. انگار من آخرین کسی هستم که خودم را دوست دارد! گویی کسی درون من است که با یک قدرت خارق‌العاده سعی می‌کند به من سرکوفت بزند و جلوی موفقیت‌های مرا بگیرد. هر وقت قصد بروز توانایی‌هایم را دارم این اتفاق می‌افتد.

 

خود مغلوب‌سازی

صحبت‌های این دوست عزیز نشانه یک واکنش روانی است: خود مغلوب‌سازی!

روانشناسان معتقدند افراد می‌توانند از طریق روش‌هایی چون خودتخریبی اولیه، معامله کردن، راهبردهای ناکارآمد و تحقیر خویشتن خود را مغلوب یا ناکام سازند اما آگاهی از این تمایلات خود ویرانگرانه به شما کمک می‌کند تا از آنها اجتناب کنید.

 

خودتخریبی اولیه

متداول‌ترین رفتارهای خودشکنانه و بی‌حاصل در زیر فهرست شده‌اند. این تست به شما کمک می‌کند آگاه شوید که آیا‌ دچار خودتخریبی هستید یا نه.

 

1 - به خاطر هیجان دست به کارهای خطرناک زده‌ام

کاملا موافق|موافق|مخالف|کاملا مخالف

 

2 - گاهی اوقات در مقابل حادثه از خودم مراقبت نمی‌کنم

کاملا موافق|موافق|مخالف|کاملا مخالف

 

3 - اغلب از خودم خوب مراقبت نمی‌کنم

کاملا موافق|موافق|مخالف|کاملا مخالف

 

4 - معمولا زمانی با دکتر تماس می‌گیرم که مطمئن می‌شوم مریض شده‌ام

کاملا موافق|موافق|مخالف|کاملا مخالف

 

5 - برخی از اشتباهات خودم را تکرار می‌کنم

کاملا موافق|موافق|مخالف|کاملا مخالف

 

6 - معمولا دیر سر قرار‌های مهم حاضر می‌شوم

کاملا موافق|موافق|مخالف|کاملا مخالف

 

7 - اعتقادی به ریسک و قمار ندارم

کاملا موافق|موافق|مخالف|کاملا مخالف

 

8 - هر روز بیش از یک بسته سیگار می‌کشم

کاملا موافق|موافق|مخالف|کاملا مخالف

 

با مشخص کردن پاسخ عبارات مذکور می‌توان خود تخریبی مزمن را سنجید. کسانی که با عبارات 1، 2، 3، 5، 6 و 8 موافق و با عبارات4 و 7مخالفند، گرایش بیشتری به خود تخریبی دارند. کسانی که خود تخریبی بالایی دارند در مقابل سلامت خود مسئولیت قبول نمی‌کنند. آنها از احساس کنترل درونی پایینی برخوردارند و اغلب دست به کارهایی می‌زنند که به ضررشان تمام می‌شود؛ مانند تقلب کردن، رانندگی به‌طور خطرناک و بی‌توجهی به سلامت خود.

 

اگر شما نیز خودآزاری، اختلال‌های خوردن، سوءمصرف دارو، بی‌احتیاطی و خودکشی را تجربه کرده‌اید ممکن است در این گروه قرار بگیرید. گاهی کسانی که در این گروه قرار دارند قادر به تغییر وضعیت خود نیستند و باید از شیوه‌های روان درمانی کمک بگیرند.

 

معامله‌گرهای بد

معامله کردن زمانی به خودشکنی منجر می‌شود که افراد آرامش یا لذت موقت را به عوارض بلند مدت خطر برای سلامتی یا اضطراب ترجیح می‌دهند. سیگار کشیدن، مشروب خوردن، استفاده نکردن از کمربند ایمنی به بهانه گرما، تغذیه بد، ورزش نکردن و... نمونه‌هایی از اعمال خودشکنانه به شیوه معامله‌اند. اگر در طول زندگی نحوه مقابله با شکست را نیاموخته باشید یک معامله‌گر ضعیف می‌شوید. نمونه‌ای تلخ از این معامله در طلاق دیده می‌شود. شخصی که لذت یک زندگی طولانی در کنار همسرش را از دست می‌دهد به خاطر این است ‌که حاضر نیست شیوه گفت‌وگوی خود و مهارت حل مساله را در خود پرورش دهد.

 

راهبردهای ناکارآمد

روانشناسان راهبردهای ناکارآمد را یکی دیگر از اعمال خودتخریبی می‌دانند. بینش ضعیف و فقدان قضاوت خوب باعث این شیوه می‌شود.

اگر در زمان مواجهه با مشکلی نتوانید تمام امکانات موجود را در نظر بگیرید و فقط به یک راه حل بچسبید و توقع بیش از اندازه و غیر قابل تعدیل از خود داشته باشید راهبردهای ناکارآمدی را انتخاب کرده‌اید.

 

تحقیر خویشتن

بیشتر ما از این‌که دیگران ما را جدی نمی‌گیرند نا راحت می‌شویم، اما گاهی غافل می‌شویم که خودمان هستیم که خود را جدی نمی‌گیریم و تحقیر می‌کنیم. پاسخ به عبارات زیر نشان می‌دهد چقدر به این کار اصرار می‌ورزیم :

1 - دلم می‌خواست بیش از این به خودم احترام بگذارم

درست|غلط

 

2 - درکل از خودم راضی هستم

درست|غلط

 

3 - احساس می‌کنم چیزی ندارم که به آن افتخار کنم

درست|غلط

 

4 - مایلم خودم را به عنوان یک فرد شکست خورده تلقی کنم

درست|غلط

 

5 - نگرشی مثبت به خود دارم

درست|غلط

 

6 - بارها فکر می‌کنم که اصلا خوب نیستم

درست|غلط

 

7 - گاهی احساس می‌کنم فرد بی‌ثمری هستم

درست|غلط

 

کسانی که میل دارند خودشان را تحقیر کنند با عبارات 1، 3، 4، 6 و7 موافق و با عبارات 2 و 5 مخالفند. آنها بسختی با مشکلات زندگی منطبق می‌شوند و فشار روانی و جسمی بیشتری را تجربه کرده، ممکن است دست به خودکشی بزنند یا اقدام به مصرف مواد مخدر یا رفتار خشونت‌آمیز کنند.

خودکم‌بینی نتیجه رشد در خانواده یا گروهی اجتماعی است که در آن رفتارهای درست و مناسب هیچ ارزشی ندارد. افرادی که سابقه طردشدگی دارند اغلب مانند بازنده‌ها عمل کرده و خود را از گروه بیگانه می‌شناسند، زیرا آنان با پیروی از هنجارهای اجتماعی نتوانسته‌اند عزت نفس و ارزشمندی کسب کنند. در نتیجه گاهی ضداجتماعی می‌شوند. اگر شما در این وضعیت قرار دارید باید رفتارها و نگرش‌های خود را کنترل کنید و احساس توانایی و ارزشمندی را در خود تقویت کنید.

 

با خود ویرانگری مبارزه کنید

اگر شما هم کم و بیش جزو کسانی هستید که تیشه به ریشه خود می‌زنند بهتر است دست به کار شوید و از این شیوه‌های مقابله‌ای کمک بگیرید :

انعطاف‌پذیر باشید و راه‌حل‌های دیگری را نیز تجربه کنید.

دوراندیش باشید و اثرات طولانی‌مدت راهکارهای خود را پیش‌بینی کنید.

منطقی باشید و سعی کنید ارزیابی‌های دقیق و درستی انجام دهید. کسانی که در این راه موفقند با پذیرفتن مسئولیت و یافتن راه حل مشکلات خود، به مسائل پاسخ می‌دهند و با احساس تسلط و کفایت و کمک گرفتن از حمایت دیگران و سعی در رشد و تعالی، خود را از ورطه نابودی بیرون می‌کشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رنگ بارانی تان شما را لو می دهد!

انگار شناختن آدم‌ها کار سختی هم نیست، از نوع کفشی که می‌پوشند بگیرید تا رنگ لباس‌شان، همگی می‌توانند ویژگی‌های شخصیتی‌شان را آشکار کنند. محققان می‌گویند با نگاه کردن به رنگ بارانی افراد می‌توانید به زیر و بم شخصیت‌شان پی ببرید.

پس این روزها که فصل پوشیدن بارانی است قبل از قضاوت در مورد هر کسی به رنگ بارانی‌اش هم نگاه کنید. پاکرو روانشناسی است که به شما می‌گوید رنگ بارانی مورد علاقه افراد چطور رازهای درونی شخصیت‌شان را فاش می‌کند.

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

در روزهای ابری بدرخشید
خیلی از خانم ها عادت دارند اول هر فصل، سری به فروشگاه‌ها بزنند و پوشاک همان فصل را تهیه کنند این خرید می تواند بسیار هیجان انگیزتر هم بشود وقتی بدانید آخرین مدل‌های همان سال را می‌توانید تهیه کنید. یکی از این لباس‌ها بارانی است که با اولین باران پاییزی از کمدها بیرون آمده و با رنگ‌های متفاوت بین مردم خودنمایی می کنند.

در این صفحه چند مجموعه پیشنهادی برای خانم‌های خوش سلیقه‌ای که علاوه بر آراستگی به دنبال تنوع و البته تنوع رنگی نیز هستند، داریم.

مسئولیت‌پذیر و پرتلاش
این رنگ یعنی جدیت؛ آدم‌هایی که چنین بارانی‌هایی دارند در زندگی‌شان یک خط ثابت را انتخاب کرده و از این شاخه به آن شاخه پریدن پرهیز می‌کنند. آنها یک شاخه را با جدیت دنبال می‌کنند . علاوه بر این آنها دوست دارند همان‌طور که هستند به نظر برسند.

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

چنین آدم‌هایی در کارشان متخصص هستند و از پس چالش‌های زندگی‌شان به‌خوبی برمی‌آیند. این آدم‌ها اگر مسئولیتی را قبول کنند، تمام تلاش‌شان را به‌کار می‌برند و شما می‌توانید به تعهد آنها اطمینان داشته باشید.

جذاب و فریبنده
آدم‌های بی‌خیالی که به آسانی ناراحت نمی‌شوند و تنش‌های روزمره کمترین اثر را روی‌شان دارد، این رنگ را برای بارانی خود انتخاب می‌کنند. البته این افراد دوست دارند با مدهای عجیب و غریب روز پیش بروند. درست است که در چشم دیگران ممکن است خنده‌دار به‌نظر برسند اما از طرف دیگر جذاب و فریبنده هم هستند.

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

از نگاه دیگر، آدم‌های بی‌قیدی که برای هیچ چیز احترام قائل نیستند. حس استقلال‌طلبی در آنها بسیار قوی است و این امر از آنها فردی راستگو ساخته است.

کمی خودخواه به نظر می‌آید

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

خانم‌هایی که این رنگ را انتخاب می‌کنند و در کنار این بارانی، کفش و لباس آراسته هم دارند، می‌خواهند موقعیت و پایگاه اجتماعی‌شان را به رخ دیگران بکشند یا به‌خاطر شغل‌شان فخر بفروشند. بررسی‌ها نشان می‌دهد، افرادی که مجذوب این رنگ بارانی می‌شوند، آدم‌های خودخواهی هستند که به نگاه دیگران در مورد خودشان زیاد اهمیت می‌دهند.

هرچه ساده‌تر بهتر

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

اینگونه افراد، آدم‌های ساده و بی‌شیله و پیله‌ای هستند که به نظر دیگران اهمیتی نمی‌دهند و نمی‌گذارند کسی در کارشان دخالت کند. افراد زمانی که این بارانی را انتخاب می‌کنند، در زندگی سبک و سیاق خود را پیش می‌گیرند و اجازه نمی‌دهند وابستگی به دیگران، زندگی‌شان را نابود کند. آنها می‌توانند در زندگی روی خطی که در نظر گرفته‌اند، حرکت کنند.

صبور و صمیمی

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

این دسته از افراد دوستدار جلب توجه هستند. این آدم‌ها به زیبایی طبیعی معتقدند و از آشنایی با آدم‌های تازه خوشحال می‌شوند. آنها برای دوستی ارزش زیادی قائل بوده و عاشقی ایده‌آل، صبور، صمیمی و یک‌رنگ هستند.این افراد از روابط اجتماعی لذت می‌برند و نسبت به دوستان خود حساسیت خاصی دارند.

برگ برنده‌ای برای خلاقیت

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

کسانی که این رنگ را انتخاب می‌کنند، افرادی خلاق و روشنفکرهستندکه زیاد به قضاوت‌های دیگران اهمیت نمی‌دهند و به سبک خودشان زندگی می‌کنند. این افراد برنامه‌های بلندپروازانه‌ای برای زندگی‌شان دارند و گمان می‌کنند رنگ بارانی‌شان برگ برنده‌ای برای جلب توجه دیگران است.

سریع تصمیم می‌گیرد

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

اگر این رنگ مورد علاقه شما در انتخاب بارانی است، باید بگوییم بسیار سریع تصمیم می‌گیرید و سریع‌تر از آن عمل می‌کنید.  دوست دارید مورد اعتماد دیگران باشید. معمولا خیلی سریع با دیگران ارتباط دوستانه برقرار نمی‌کنید ولی بعد از انتخاب دوست او  را برای همیشه برای خودتان نگه می‌دارید.شما به ندرت دنبال زندگی رمانتیک می‌روید.

کمی خجالتی

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

شما که دوستدار این رنگ بارانی هستید، چنانچه فکر خود را معطوف به انجام کاری کنید، می‌توانید آن را با موفقیت به انجام برسانید.  در بیان احساسات خود چندان راحت نیستید. زمانی که دنبال شریک زندگی هستید به هوش سرشار، دید وسیع و دل دریایی‌اش بیش از دیگر موارد اهمیت می‌دهید. در بخشش و فراموش کردن نظیر ندارید.

بی‌خیال ولی بی‌همتا

رازهای درونی شخصیت‌,شخصیت‌ شناسی,ویژگی‌های شخصیتی‌

اینگونه افراد دوست دارند همیشه شیرین به نظر برسند. آنها هم از نظر خودشان و هم از نظر دیگران، افرادی بی‌خیال هستند که بودن در کنارشان سرگرم‌کننده و جذاب است. این بارانی مخصوص آدم‌های مدرن است که دوست دارند بی‌همتا به نظر برسند. پس در ارتباط با آنها کمی محتاط‌تر عمل کنید تا قربانی تصمیمات ناگهانی‌شان نشوید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شخصیت شناسی یا روانشناسی شخصیت


روانشناسی شخصیت,شخصیت شناسی,تحلیل شخصیت

رشته روانشناسی شخصیت به بررسی ابعاد مختلف شخصیت انسانها می پردازد

 

روانشناسی شخصیت چیست؟

در رشته روانشناسی شخصیت، ابعاد مختلف شخصیت، جنبه های ادراکی، هیجانی، ارادی و بدنی افراد و چگونگی سازگاری فرد با محیط مورد مطالعه قرار می گیرد.

دانشجویان رشته روانشناسی شخصیت به مطالعه  الگوهای خاص تفکر، احساسات و رفتار که هر فرد را از دیگری متمایز می‌کند، می‌پردازند. این روان‌شناسان معمولاً در محیط علمی به عنوان مدّرس یا پژوهشگر فعالیت می‌کنند.

 

شخصیت شناسی

در روانشناسی شخصیت، تعاریف مختلفی از شخصیت ارائه شده است که هر یک بر وجهی از شخصیت تأکید کرده‌اند. هیلگارد شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوه‌های تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین می‌کند» تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت «مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد می‌شوند» تعریف می‌کنند.

 

شخصیت (Personality) از ریشه لاتین (Persona) که به معنی «نقاب و ماسک» است گرفته شده است و اشاره به ماسک و نقابی دارد که بازیگران یونان و روم قدیم بر چهره می‌گذاشتند و این تعبیر تلویحا به این موضوع اشاره دارد که «شخصیت هر فرد ماسکی است که او بر چهره خود می‌زند تا وجه تمایز (تفاوت) او از دیگران باشد». شخصیت به همه خصلتها و ویژگیهایی اطلاق می‌شود که معرف رفتار یک شخص است، از جمله می‌توان این خصلتها را شامل اندیشه، احساسات، ادراک شخص از خود، وجهه نظرها، طرز فکر و بسیاری عادات دانست. اصطلاح ویژگی شخصیتی به جنبه خاصی از کل شخصیت آدمی اطلاق می‌شود.

 

نظری اجمالی به تعاریف شخصیت شناسی، نشان می‌دهد که تمام معانی شخصیت را نمی‌توان در یک نظریه خاص یافت. برای مثال کارل راجرز شخصیت را یک خویشتن سازمان یافته دایمی می‌دانست که محور تمام تجربه‌های وجودی بود. یا گوردن آلپورت شخصیت را مجموعه عوامل درونی که تمام فعالیت‌های فردی را جهت می‌دهد تلقی کرده است. واتسن شخصیت را مجموعه سازمان یافته‌ای از عادات می‌پنداشت و زیگموند فروید، عقیده داشت که شخصیت از نهاد(ID)، خود(Ego) و فراخود(Super ego) ساخته شده است.

 

شخصیت چیست؟ 

شخصیت تشکیل شده است از الگوهای ویژه فکری، احساسی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز می‌سازد. شخصیت، سرچشمه درونی دارد و در طول حیات، تقریباً پایدار باقی می‌ماند. 

روان‌شناسی شخصیت، ویژگی‌های یگانه افراد و نیز مشابهت‌ها بین گروه‌هایی از افراد را مورد مطالعه قرار می‌دهد.

 

ویژگی‌های شخصیت

شخصیت، سازمان یافته و سازگار است.

شخصیت، هر چند پدیده‌ای روانی است امّا تحت تاثیر فرایندها و نیازهای بیولوژیک قرار دارد.

شخصیت باعث پدیدآمدن رفتارها می‌گردد.

شخصیت از طریق افکار، احساسات، رفتارها و بسیاری چیزهای دیگر نمود می‌یابد.

 

شخصیت از دیدگاه روانشناسی

دیدگاه روانشناسی در مورد «شخصیت» چیزی متفاوت از دیدگاههای «مردم و جامعه» است در روانشناسی شخصیت افراد به گروههای «با شخصیت و بی‌شخصیت» یا«شخصیت خوب و شخصیت بد» تقسیم نمی‌شوند؛ بلکه از نظر این علم همه افراد دارای «شخصیت» هستند که باید به صورت «علمی» مورد مطالعه قرار گیرد این دیدگاه باعث پیدایش نظریه‌های متعددی از جمله : نظریه روانکاوی کلاسیک ، نظریه روانکاوی نوین ، نظریه انسان گرایی، نظریه شناختی، نظریه یادگیری اجتماعی و … » در حوزه مطالعه روانشناسی شخصیت شده است.

 

ماهیت شخصیت و انسان

یکی از جنبه‌های با اهمیت در «روانشناسی شخصیت» که در «نظریه‌های شخصیت» منعکس شده است برداشت یا تصوری است که از ماهیت «انسان و شخصیت او» ارائه شده است (یا می‌شود). این سوالها با ویژگی اصلی انسان ارتباط برقرار می‌کنند و همه مردم (شاعر ، هنرمند ، فیلسوف ، تاجر ، فروشنده و …) همواره به روش های مختلف به این سوالها پاسخ می‌دهند؛ بطوری که می‌توانیم بازتاب همه جانبه آنها را در «کتابها ، تابلوهای نقاشی ، و در رفتار و گفتارشان» ببینیم و روانشناسی شخصیت و نظریه پردازان این حوزه نیز از آن مستثنی نیستند.

 

تاریخچه مطالعه روان‌شناسی شخصیت

تاریخچه مطالعه روان شناسی شخصیت به زمان یونان باستان بر می گردد. کوشش دانشمندان برای توصیف و طبقه‌بندی منش آدمی را می‌توان در یونان باستان ردیابی کرد. در عهد باستان، تفاوت افراد را از نظر خلق و مزاج به غلبه یکی از مزاج‌های چهارگانه (خون، صفرای سیاه، بلغم و صفرای زرد) نسبت می‌دادند و بر این اساس، افراد را به چهار سنخ یا تیپ شخصیتی: دموی ‌مزاج، سوداوی ‌مزاج(مالیخولیایی)، بلغمی‌ مزاج و صفراوی ‌مزاج طبقه‌بندی می‌کردند. بدین ترتیب، ضمن این‌که افراد به سنخ‌های مختلف شخصیتی طبقه‌بندی می‌شدند علت تفاوت‌های فردی نیز توجیه می‌شد. این نظریه شخصیت تا قرن 19 هم‌ چنان دوام یافت.

 

نظریه‌های شخصیت، طی دوران شکل‌گیری خود مانند هر پدیده دیگری تحت تاثیر عوامل مختلف تاریخی قرار گرفته‌اند. از آن میان، چهار عامل نقش موثری داشته‌اند که عبارتند از: پیشرفت طب بالینی اروپا، روش‌های روان‌سنجی، روان‌شناسی رفتارگرایی و روان‌شناسی گشتالت. علاوه بر این عوامل تاریخی، عوامل معاصر موجود نیز در روان‌شناسی شخصیت تاثیر گذاشته‌اند. از جمله این عوامل می‌توان از پیدایش یا تکامل رشته‌هایی مانند روان‌شناسی میان‌فرهنگی، فرایندهای شناختی، روان‌شناسی در پهنه زندگی(تمام مدت عمر) و انگیزش نام برد.

 

روان‌شناسان شخصیت برای مطالعه و تحقیق، از چهار نوع داده استفاده می‌کنند که عبارتند از: داده‌های مربوط به سوابق زندگی فرد، داده‌های جمع‌آوری شده توسط مشاهده‌گر، داده‌های حاصل از آزمون‌ها و داده‌های حاصل از گزارش‌های شخصی. هر یک از روان‌شناسان شخصیت، نوعی از این داده‌ها را ترجیح می‌دهند. اما همه آن‌ها در مورد فایده بالقوه هر یک از انواع چهارگانه داده‌ها تردیدی ندارند.

 

نظریه های شخصیت,روان شناسی شخصیت,مطالعه شخصیت

تاریخچه مطالعه روانشناسی شخصیت به زمان یونان باستان بر می گردد.

 

مطالعه شخصیت 

روش‌های چندی برای مطالعه شخصیت وجود دارد. هر روش دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود است:

روش‌های تجربی: در این روش‌ها پژوهشگر متغیرهای مورد نظرش را کنترل و دستکاری می‌کند و نتایج را می‌سنجد. این علمی‌ترین روش تحقیق است، امّا پژوهش‌های تجربی، هنگامی که مطالعه جنبه‌هایی از شخصیت نظیر انگیزه‌ها، هیجانات و تمایلات مورد نظر باشد، ممکن است بسیار پیچیده باشد.

 

مطالعات موردی و روش‌های خود-گزارشی: این روش بر تحلیل عمیق فرد و همچنین اطلاعات فراهم شده از فرد تکیه دارد. مطالعات موردی به شدّت وابسته به تفسیر مشاهده کننده است در حالی که روش‌های خود-گزارشی به حافظه فرد مورد نظر بستگی دارد. به این دلیل، این روش‌ها بسیار ذهنی هستند و تعمیم یافته‌ها به جامعه‌ای بزرگتر دشوار است.

 

تحقیقات بالینی: این روش بر اطلاعات جمع‌آوری شده از بیماران بستری، در طول دوره درمان تکیه دارد. بسیاری از نظریه‌های مربوط به شخصیت بر پایه این نوع پژوهش قرار دارد امّا به دلیل آن که موضوعات تحقیق، منحصر به فرد و نشانگر رفتار نابهنجار هستند، این تحقیق بسیار ذهنی است و تعمیم آن دشوار است.

 

نظریه‌های شخصیت

نظریه‌های بیولوژیک: رویکردهای بیولوژیک، عوامل ژنتیکی را مسئول شخصیت می‌شناسند. پژوهش‌هایی که بر روی وراثت به عمل آمده، وجود ارتباط بین عوامل ژنتیکی و ویژگی‌های شخصیتی را نشان می‌دهد. یکی از معروف‌ترین نظریه‌پردازان بیولوژیک، هانس آیزنِک است که بین جنبه‌های شخصیتی و فرایندهای بیولوژیک ارتباط برقرار کرد. برای مثال، آیزنک چنین عنوان کرد که افراد درون‌گرا دارای تحریک مغزی بالایی هستند و این امر آن‌ها را به سوی اجتناب از تحریک هدایت می‌کند. از سوی دیگر، آیزنک عقیده داشت که برون‌گراها دارای تحریک مغزی کمی هستند و این امر باعث می‌شود که به دنبال تجربیات تحریکی بروند.

 

نظریه‌های رفتاری: نظریه‌های رفتاری، شخصیت را حاصل تعامل بین فرد و محیط می‌دانند. نظریه‌پردازان رفتاری، به مطالعه رفتارهای قابل مشاهده و اندازه‌پذیر می‌پردازند و نظریه‌هایی که افکار و احساسات درونی را به حساب می‌آورند، رد می‌کنند. اسکینر و آلبرت بندورا از جمله نظریه‌پردازان رفتاری هستند.

 

نظریه‌های روان پویشی: نظریه‌های روان‌پویشی شخصیت به شدّت تحت تأثیر کارهای زیگموند فروید است و بر تأثیر ذهن ناهشیار (ناخودآگاه) و تجربیات کودکی بر روی شخصیت تأکید دارد. نظریه‌های روان‌پویشی شامل «نظریه مرحله روانی-جنسی» فروید و «مراحل رشد روانی-اجتماعی» اریکسون است.

 

فروید عقیده داشت که سه مؤلفه سازنده شخصیت عبارتند از نهاد، خود و فراخود. نهاد، مسئول کلیه نیازها و امیال است در حالی که فراخود، مسئول اخلاقیات و ایده‌آل‌ها می‌باشد. و خود، بین درخواست‌های نهاد، فراخود و واقعیت در نوسان است. 

 

اریکسون عقیده داشت که شخصیت در طی یک سری از مراحل پیشرفت می‌کند و در هر مرحله برخی تناقض‌ها بروز می‌کند. موفقیت در هر مرحله به غلبه موفقیت‌آمیز بر این تناقض‌ها بستگی دارد.

 

نظریه‌های انسان‌گرایانه: نظریه‌های انسان‌گرایانه بر اهمیت اراده آزاد و تجربیات فردی در رشد شخصیت تأکید دارد. این نظریه پردازان بر مفهوم خود-شکوفایی که نیازی فطری برای رشد شخصی است تأکید می‌نمایند. از جمله این نظریه‌پردازان می‌توان به کارل راجرز و آبراهام مزلو اشاره کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شخصیت شناسی: اعتماد به نفس دارید یا نه؟


اعتماد به نفس بالا,اعتماد به نفس پایین

برای بالا بردن اعتماد به نفس ،خود را آنگونه که هستید بپذیرید

 

در هر رابطه‌ای که گفته شود: «مرا یا آنگونه که هستم بپذیر یا اصلا قبولم نکن.» اشاره به این مطلب دارد که هر شکل دیگری غیراز خودمان شدن، فریب دادن خود و دیگران است.

دانستن این مطلب که افرادی نیز وجود دارند که ما را با تمام خوبی‌ها و بدی‌های‌مان (البته در حد تعادل!) دوست خواهند داشت، آرامش‌بخش است. چیزی که این افراد را از سایرین متمایز می‌‌کند این است که آنان ما را با وجود همه نقص‌های‌مان قبول دارند و ما با گفتن جملاتی مانند: «وقتی که با او هستم، می‌توانم خودم باشم.» یا «او مرا با همین خصوصیاتی که دارم، دوست دارد.» آنان را شناخته و ستایش می‌کنیم. در هر رابطه‌ای که گفته شود: «مرا یا آنگونه که هستم بپذیر یا اصلا قبولم نکن.» اشاره به این مطلب دارد که هر شکل دیگری غیراز خودمان شدن، فریب دادن خود و دیگران است. بیشتر ما در مدرسه برای نخستین‌بار پی بردیم که در دنیا کسانی وجود دارند که ما را آنگونه که هستیم قبول ندارند. این درس سختی بود ولی به ما آموخت که برای وفق دادن خود با اوضاع، تغییر کنیم.

با خودتان مهربان باشید
ما نسبت به‌خود منتقدان بی‌رحمی هستیم و نکات مثبت خویش را کمتر می‌بینیم و بروز می‌دهیم. حقیقت دارد که تصورات ما در مورد خودمان، انعکاس تصورات دیگران درباره ماست. اگر احساس خوب نبودن، خستگی یا بیهودگی می‌کنیم مسلما ابتدا علتش این است که تصور می‌کنیم دیگران در مورد ما چنین پنداری دارند. ممکن است دیگران درباره ما اشتباه کنند یا اینکه ما خودمان خوبی‌های خویش را بروز نداده باشیم. هرگز یادمان نرود که اگر ما خود را دوست نداشته باشیم، هیچ کس دیگری نیز ما را دوست نخواهد داشت زیرا هنگامی که خود را بی‌ارزش می‌کنیم، دیگران نیز همین کار را خواهند کرد.

از خودتان امتحان بگیرید
همه ما گاهی احساس رد شدن و دوست نداشته شدن را داریم، شاید برای لحظه‌ای تصور می‌کنیم که با دنیا هماهنگ نیستیم یا ارزش‌مان از دیگران کمتر است. با این همه، باید به خاطر بسپاریم که ما همان چیزی هستیم که در آخرین تجزیه و تحلیل از خود داشته‌ایم. انسان همان اندازه خوشبخت است که در ذهنش احساس می‌کند. اگر احساس می‌کنیم که زشت هستیم، به خاطر داشته باشیم که زیبایی جنبه‌های گوناگونی دارد. اگر احساس تنهایی می‌کنیم، منتظر نشویم که دیگران سراغ ما بیایند، خود به سوی آنها برویم. هرگز نباید فراموش کنیم که هیچ‌کس کامل نیست و این بخشی از حالات انسانی ماست.

ما باید یاد بگیریم که نقص‌های خود را دوست بداریم و زمان و عمر خود را با دوست نداشتن خود از دست ندهیم. نکته غم‌انگیز این است که هر چه از دست برود، هرگز دوباره به دست نخواهد آمد. هیچ‌یک از ما قادر به زنده کردن گذشته و جبران کوتاهی‌های خودمان نخواهیم بود. امکان خندیدن حالا را به امید فردای نامعلوم از دست دادن جبران‌ناپذیر نیست. زمان حتی برای جوان‌ترین ما نیز محدود است. زمان آن چیزی است که فقط اکنون در اختیار ماست پس عمر خود را با افسوس بر گذشته تمام‌شده و آینده نیامده تلف نکنیم. جملات زیر را به دقت بخوانید و درصورتی‌که هر یک از آنها با وضعیت فعلی شما مطابقت دارد، پاسخ بله و چنانچه به هیچ شکلی با وضعیت شما مطابقت ندارد، پاسخ خیر بدهید.

بالا بردن عزت نفس

چه نمره‌ای می‌گیرید؟
در این تست نباید برای همه سوال‌ها ارزش برابری را در نظر بگیرید. برای اینکه نمره خود رامحاسبه کنید، باید از سوال یک تا سوال 16 به هر پاسخ بله یک امتیاز و به پاسخ‌های خیر امتیازی ندهید. از سوال 17 تا سوال 25 به هر پاسخ خیر یک نمره و به پاسخ‌های بله نمره‌ای ندهید. حاصل جمع نمراتتان را می‌توانید با کمک راهنمای زیر تفسیر کنید:

25-17
عزت نفس شما بسیار پایین است. اصلا به‌خود اعتماد ندارید. از خود ناامید شده‌اید. بلند شوید! دست از تحقیر خود ‌بردارید. سعی کنید خود را همان‌گونه که هستید بپذیرید. توصیه ما این است که با کمک راهنمایی که در این مطلب برایتان آورده‌ایم، برای بالا بردن عزت نفس خود تلاش کنید.

16-8
احساسات شما در مورد خودتان پایدار نیست. گاهی از آنچه هستید یا انجام می‌دهید راضی بوده و گاهی با کوچک‌ترین حرف یا انتقاد از طرف دیگران، در مورد خود دچار شک و تردید می‌شوید.

کمتر از 7
تبریک می‌گوییم! اعتماد به نفس شما عالی است. البته قدر این ویژگی را بدانید اما مواظب باشید دچار غرور و خودبینی نشوید.

عزت‌نفس‌تان بالا می‌رود اگر. . .
والدین‌تان برای شما چقدر وقت گذاشته‌اند؟ وقتی کودک بوده‌اید چقدر به حرف‌های‌تان گوش داده‌اند؟ اگر در خانواده‌ای بزرگ شده باشید که به‌خاطر کودک بودن‌تان همیشه در آخر صف قرارتان داده‌اند و اهمیتی به خواسته‌ها و حرف‌های‌تان نداده‌اند، احتمالا حالا که سنی از شما گذشته، عزت‌نفس پایینی دارید.

متاسفیم. همیشه شما و والدین‌تان نیستید که می‌توانید به بالا رفتن عزت‌نفس‌تان کمک کنید. ویژگی‌های ذاتی شما در شکل گرفتن چنین ویژگی بی‌تاثیر نیستند. اگر زیبا و جذاب باشید، احتمالا از همان سال‌های کودکی تا امروز توجه بیشتری به شما شده و عزت‌نفس بالاتری پیدا کرده‌اید.

اگر در خانواده‌ای پرورش پیدا کرده‌اید که شما را با اصول نقد کردن و نقدپذیری آشنا کرده‌اند، احتمالا عزت‌نفس بالایی دارید. کسانی که این ویژگی شخصیتی در آنها کمرنگ است، مدام دیگران را نفی می‌کنند و دنبال راهی برای تحقیر آنها می‌گردند. این افراد مدام خود را با دیگران مقایسه می‌کنند و دنبال راهی برای اثبات برتری خود نسبت به دیگران می‌گردند.

آدم‌هایی که در کودکی مدام مورد سرزنش دیگران قرار گرفته‌اند، تصور می‌کنند که همه در پی تحقیر آنها و ایراد گرفتن از آنها هستند، به همین دلیل به محض مواجه شدن با دیگران حالت تدافعی می‌گیرند.

اگر پدر و مادرتان عزت‌نفس پایینی داشته‌اند، احتمالا شما هم از این ویژگی شخصیتی بهره چندانی برده‌اید. الگو‌برداری از رفتارها و ویژگی‌های شخصیتی والدین، یکی از عادات اولیه کودکان است و اگر پدر و مادر شما عزت‌نفس‌شان پایین بوده، معنایش می‌تواند این باشد که شما با الگو قرار دادن آنها عزت‌نفس پایینی را در خود شکل داده‌اید.

چند تمرین ساده برای بالا بردن عزت‌نفس
کاغذی را‌ بردارید و یک طرف آن خصوصیات مثبت خود را بنویسید. با خود مهربان باشید و با دید مثبت بنویسید. می‌توانید از افراد مورد اعتمادتان کمک بگیرید. در طرف دیگر کاغذ خصوصیات منفی خود را بنویسید البته باز هم با دیدی مثبت، نه انتقادی. دوطرف را با هم مقایسه کنید. اگر دیدتان را نسبت به‌ خود عوض کنید همه چیز عوض خواهد شد. خود را کوچک نشمارید. خود را دست کم نگیرید. برای خودتان ارزش قائل شوید. از زندگی همراه با سرزنش خود دست ‌بردارید. آن‌طور که فکر می‌کنید بد نیستید. از مقایسه خود با دیگران دست بر دارید، از این کار غیر از پایین بردن اعتمادبه‌نفس‌تان چیز دیگری عایدتان نمی‌شود.

به ‌خودتان برسید، به ظاهرتان اهمیت بدهید. برای وقت‌تان ارزش قائل شوید. از افراد بدبین و کسانی که به شما حسادت کرده یا شما را تحقیر می‌کنند دوری کنید. برای نظر دیگران بیش از حد لازم ارزش قائل نشوید. فراموش نکنید آنها هم انسان‌هایی مثل شما هستند. به‌خود بگویید که بهترین هستید. به‌خود بباورانید که می‌توانید کارها را به بهترین شکل ممکن انجام دهید. وقت را از دست ندهید، زمان برای هیچ‌کس صبر نمی‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

با این تست روانشناسی متوجه شوید همسر خوبی هستید یا نه؟


عوامل موفقیت بین زوج ها,شوهر خوب برای همسر

تست روانشناسی چگونگی روابط بین همسران

 

با تست روانشناسی زیر مشخص کنید که در رابطه زناشویی تان یک همسر خوب هستید یا بد؟

روابط بین همسران یک جریان پویاست و مدام تغییر می کند؛ به همین سبب حتی بهترین رابطه ها هم به مراقبت و پرستاری نیاز دارد و بهتر است هر چند وقت، مورد ارزیابی قرار بگیرند.

دکتر «جان» و دکتر «جولی گاتمن» که از پیشگامان علم مشاوره ازدواج در سطح جهانی هستند دریافته اند یکی از مهم ترین عوامل موفقیت بین زوج ها، کیفیت روابط دوستانه و میزان شناختی است که از یکدیگر دارند. از این رو، سوال مهمی که شما به عنوان یک شوهر باید از خودتان بپرسید این است که تا چه حد درباره همسرتان و روحیات درونی اش شناخت دارید؟ آیا او را آن قدر خوب می شناسید که بتوانید ادعا کنید حتی بهتر از خودش او را می شناسید؟ یا شناختی در کار نیست و مثل دو غریبه، فقط کنار هم زندگی می کنید؟

آزمون پیش رویتان به شما خواهد گفت که چقدر برای همسرتان، شوهر خوبی هستید.

به ۲۵ سوال آزمون با «بله» یا «خیر» جواب دهید
۱- در پایان یک روز کاری، وقتی خانمم را می بینم با تمام وجود از دیدن او خوشحال می شوم.

۲- من دوست های زیادی دارم اما علاقه من به خانمم بسیار بیشتر است و قابل مقایسه با آن ها نیست.

۳- این روز ها دقیقا می دانم که خانمم با چه مشکلاتی رو به رو است و چه مسائلی باعث ایجاد اضطراب و استرس در او شده است.

۴- اسم بعضی افرادی را که این اواخر باعث ناراحتی همسرم شده اند، می دانم و از دلایل ناراحتی همسرم از آن ها آگاه هستم.

۵- می توانم چندتا از آرزوهای بزرگ همسرم را خیلی شفاف توضیح بدهم.

۶- من می توانم درباره اینکه فلسفه همسرم از زندگی چیست و چه دیدگاه هایی برای موفقیت در زندگی دارد، صحبت کنم.

۷- می توانم اسامی اقوامی را که همسرم کمتر از آن ها خوشش می آید و تمایل کمتری به رفت و آمد با آن ها دارد، نام ببرم.

۸- احساس می کنم همسرم به خوبی مرا می شناسد و با تفاوت سلیقه هایمان آشنایی دارد.

۹- من عاشق صحبت کردن با همسرم هستم و واقعا از این کار لذت می برم.

۱۰- من به همسرم هم در جمع های عمومی و هم در روابط بین فردیمان احترام می گذارم.

۱۱- ارتباطم با خانمم سرشار از شوق، شور و هیجان است و این تفکر را غلط می دانم که عشق به مرور زمان تکراری می شود.

۱۲- تا آنجایی که از صحبت ها و رفتار همسرم متوجه شده ام او در مجموع، شخصیت مرا دوست دارد و اخلاق هایم را می پسندد.

۱۳- موسیقی ها و فیلم های مورد علاقه همسرم را می شناسم و می توانم بعضی از آن ها را نام ببرم.

۱۴- ابراز عشق، محبت و تمایل نسبت به همسرم، یقینا بخش مهمی از ارتباطمان را تشکیل می دهد.

۱۵- زندگیمان در حوزه روابط زناشویی، معمولا بی مشکل و رضایت بخش بوده است.

۱۶- هر روز حداقل یک ربع با خانمم در جایی که دیگران حتی فرزندانمان مزاحممان نشوند، صحبت می کنم.

۱۷- همسرم یکی از بهترین مشاوران من برای تصمیم گیری های مختلف است و به اظهار نظر هایش احترام می گذارم.

۱۸- در طول روز و در زمانی که درگیر کار هایم می شوم، حداقل یک بار با تماس تلفنی یا ارسال پیامک حال او را می پرسم.

۱۹- وقتی از همسرم دور هستم، معمولا خوش بینانه و عاشقانه درباره او فکر می کنم و از اینکه هرچه زود تر به خانه برگردم، ناراحت نمی شوم.

۲۰- در گفت و گوهای من و همسرم کاملا بده و بستان وجود دارد یعنی هر دو هم می گوییم و هم می شنویم و همچنین هر دو روی نظرات یکدیگر تاثیر می گذاریم.

۲۱- من حتی زمانی که کاملا با آنچه همسرم می گوید، مخالف هستم با احترام و صبر و حوصله به حرف ها و نظرات او گوش می کنم.

۲۲- باید قبول کنم که همسرم معمولا یکی از بزرگ ترین گره گشاهای زندگی من است.

۲۳- معمولا من و همسرم در مورد مسائل اساسی و اهداف کلی زندگی با هم تفاهم داریم. به عبارت دیگر، نظراتمان با هم جفت و جور است.

۲۴- می توانم ۳ نفر از بهترین دوست های همسرم را نام ببرم.

۲۵- همیشه از خانمم به خاطر کارهایی که برای بهبود زندگیمان در خانه انجام می دهد، قدردانی می کنم.

تست روانشناسی روابط بین همسران,شوهر خوب برای همسر

بهترین رابطه های بین همسران هم به مراقبت و پرستاری نیاز دارد

 

نحوه محاسبه امتیاز آزمون
حال که به همه سوالات این آزمون پاسخ داده اید، نوبت آن است که امتیازتان را محاسبه کنید. برای محاسبه امتیازتان به ازای سوالاتی که به آن پاسخ «بله» داده اید، یک امتیاز برای خودتان در نظر بگیرید. توجه داشته باشید که پاسخ «خیر» هیچ امتیازی ندارد.

مجموع امتیاز همه سوالات، امتیاز نهایی شما خواهد بود که باید عددی بین صفر تا ۲۵ باشد.

تحلیل آزمون
اگر نمره شما در آزمون کمتر از ۱۲ باشد : باید قبول کرد که بعضی رفتارهای شما با همسرتان، آن قدر آزاردهنده هست که بتوان ادعا کرد شوهر خوبی برای همسرتان نیستید. اگر این موضوع شما را نگران کرده است، این حس نگرانی بدین معنا است که هنوز هم به زندگی مشترکتان اهمیت می دهید و به ادامه آن امیدوارید. پس احتمالا حفظ آن، آن قدر برایتان با ارزش هست که بخواهید برای بهبود آن تلاش کنید. اگر این طور است، پیشنهاد می کنیم برای کمک به بازسازی رابطه تان تلاش کنید.

اگر نمره شما در آزمون بین ۱۳ تا ۲۱ باشد : نقاط قوت زیادی در رفتارهای شما با همسرتان وجود دارد ولی همچنین در نقطه مقابل، ضعف هایی وجود دارد که توجه و هوشیاری زیاد شما را می طلبد. پس حسابی حواستان را جمع کنید و چشمانتان را باز نگه دارید و از انجام نکاتی که در ادامه همین مطلب مطرح خواهد شد، پرهیز کنید.

اگر نمره شما در آزمون بیشتر از ۲۲ باشد : تبریک! شما واقعا شوهر خوبی برای همسرتان هستید و رابطه شما و همسرتان از استحکام زیادی برخوردار است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تست روانشناسی ای که به شما می گوید رابطه با نامزدتان ابدی است یا زودگذر


رابطه عاطفی سالم و مطمئن

هر کسی لیاقت این را دارد که یک رابطه عاطفی سالم و مطمئن داشته باشد

 

تست های روانشناسی مختلفی وجود دارد که برای محک زدن رابطه یا طرف مقابل تان است. این بار با یک تست روانشناسی تا حدودی متوجه شوید که رابطه دوران نامزدی تان ابدی یا زودگذر است.

هر کسی لیاقت این را دارد که یک رابطه عاطفی سالم و مطمئن داشته باشد. دوست دارید بدانید رابطه شما با نامزدتان رابطه سالم و درستی است یا نه؟ دوست دارید بدانید آیا می‌شود برای یک رابطه همیشگی و پایدار برنامه‌ریزی کرد؟ این تست را دنبال کنید تا از سلامت رابطه‌تان سردرآورید. پیشنهاد می‌کنیم پاسخ‌هایتان را یادداشت کنید تا زمان امتیازدهی که در انتهای تست چگونگی آن را توضیح خواهیم داد دچار اشتباه نشوید...

روال تست به این صورت است که باید به هر یک از گزینه‌ها با کلمات اغلب، گاهی و هرگز پاسخ دهید.

شخصی که با او در ارتباط عاطفی هستم -اغلب، گاهی یا هرگز- ...
1 - از من در کارهایی که انجام می‌دهم به شدت پشتیبانی می‌کند و برای امتحان کردن کارهای جدید پشتیبان من است.

2 - دوست دارد حرف‌های من را بشنود و به آنچه در ذهن من می‌گذرد گوش کند.

3 - قبل از اینکه یک ماجرای کوچک به یک جنجال بزرگ تبدیل شود درباره موضوعاتی که در رابطه‌مان ایجاد ناراحتی می‌کند با من حرف می‌زند.

4 - نسبت به من سازش‌پذیر است، صلح را ترجیح می‌دهد و دنبال دعوا نمی‌گردد.

5 - درک می‌کند هر یک از ما علایق متفاوتی داریم و باید بتوانیم زمان‌هایی را جدا از هم بگذرانیم.

6 - ترجیح می‌دهد بیشتر با دوستان خودش ارتباط داشته باشیم و با دوستان من برخورد خوبی ندارد.

7 - وقتی سعی می‌کنم کارهایی را که سررشته‌ای در آنها ندارم انجام دهم از من ایراد می‌گیرد.

8 - نسبت به من غیرت بی‌اندازه و غیرمنطقی دارد.

9 - نسبت به من بدبین است و مرا به خیانت متهم می‌کند.

10 - دائم کنترلم می‌کند تا مطمئن شود کارهایی را که مورد انتظار اوست انجام می‌دهم یا نه.

11 - وقتی جر و بحث می‌کنیم و دعوا بالا می‌گیرد وسایل دور و برش را پرت می‌کند یا می‌شکند.

12 - وقتی در موردی با هم اختلاف داریم سعی می‌کند مرا با تهدیدهای کودکانه با خودش موافق کند.

13 - همه کارهای مرا کنترل می‌کند؛ چه کاری انجام می‌دهم، چه کسی را می‌بینم، با چه کسی حرف می‌زنم یا چه لباسی می‌پوشم.

14 - خیلی وقت‌ها باعث می‌شود اعتماد به‌نفسم را از دست بدهم و نسبت به کارهایی که انجام می‌دهم استرس پیدا کنم.

15 - به خاطر مشکلاتی که به وجود می‌آید مرا سرزنش می‌کند و باعث می‌شود احساس حماقت کنم. حتی گاهی مسخره‌ام می‌کند و با القاب تحقیرآمیز صدایم می‌کند.

16 - گاهی احساس می‌کنم هیچ‌کسی دلش نمی‌خواهد جای من باشد.

17 - وقتی عصبانی می‌شود تهدید می‌کند که به خودش یا من آسیب می‌رساند.

18 - موقع دعوا اهل برخوردهای فیزیکی مثل هل دادن است.

19 - وقتی در جمع دوستان یا خانواده حرف می‌زنم نسبت به من بی‌تفاوت است و اصلا به حرف‌هایم توجه نمی‌کند.

20 - مرا وادار به انجام کارهایی می‌کند که به آن مایل نیستم یا انتظار دارد کارهایی به خاطر رابطه‌مان انجام دهم که خارج از توانم است.
 
نحوه امتیازدهی
وقتی به همه پرسش‌ها پاسخ دادید جمع امتیازتان را محاسبه کنید. حواستان باشد که امتیاز پرسش‌های 1 تا 5 برای گزینه اغلب و گاهی منفی است و در جمع کردن امتیازها باید به آن توجه کنید. گام بعدی این است که بفهمید امتیازی که گرفته‌اید چه معنایی دارد. البته از آنجا که این آزمون برای کشور دیگری یا فرهنگ متفاوت طراحی شده ممکن است نمرات آن کمی نیاز به تعدیل داشته باشد و نمره واقعی شما کمی بالاتر یا پایین تر باشد.

علائم هشدار در رابطه زناشویی

امتیاز صفر یا منفی
اگر امتیاز شما صفر یا منفی شده است اصلا نگران نباشید چون در این تست هرچه امتیاز کمتری داشته باشید بهتر است. به نظر می‌رسد رابطه شما با نامزدتان در سالم‌ترین و بهترین حالت ممکن است. پس همچنان به رابطه ادامه دهید و برای ازدواج آماده شوید. البته یادتان باشد هر رابطه سالمی هم به مراقبت نیاز دارد و حفظ آن مستلزم تلاش است. بد نیست گاهی به رابطه دوستان و اطرافیانتان هم توجه کنید. ممکن است آنها در رابطه‌ای ناسالم قرار گرفته باشند ولی از آن بی‌خبر باشند. بهتر است در این موارد قبل از اینکه دیر شود برای راهنمایی‌شان تلاش کنید.
 
امتیاز 1 تا 5
اگر امتیاز شما بین یک تا 5 است یعنی رابطه خوبی دارید ولی احتمالا مواردی در رابطه شما وجود دارد که باید به آن توجه کنید و دنبال اصلاح آن باشید. در غیر این صورت ممکن است همین موارد کوچک به مرور زمان مشکل‌ساز شود. البته الزاما به این معنا نیست که این مسائل هشداردهنده هستند یا رابطه‌تان در خطر است، اما بهتر است حواستان را جمع کنید و فکر اصلاح مسائل کوچک باشید تا مطمئن شوید هیچ مشکل در حال گسترشی رابطه‌تان را تهدید نمی‌کند. بهترین کار این است که با نامزدتان صحبت کنید و او را در جریان چیزهایی که دوست دارید و دوست ندارید قرار دهید. او را هم تشویق کنید درباره خودش حرف بزند. به خاطر داشته باشید برای ساختن یک رابطه عاطفی سالم نحوه تعامل و ارتباط متقابل بسیار مهم است. همچنین خوب است شما هم تا حد امکان در مورد او و تمایلاتش اطلاعات به دست آورید و به بهبود رابطه‌تان کمک کنید.
 
امتیاز 6 تا 10
اگر امتیازتان بین 6 تا 10 است به نظر می‌رسد احتمالا برخی از نشانه‌های هشدار در رابطه شما وجود دارد و احتمالا رابطه چندان سالمی ندارید. این چراغ قرمزها را نادیده نگیرید. بعضی چیزهای کوچک و به‌ظاهر بی‌اهمیت در طول زمان به مشکلاتی غیرقابل‌حل تبدیل می‌شوند. درست است که تقریبا هیچ رابطه‌ای عالی و بی‌نقص نیست ولی در یک رابطه سالم هیچ یک از طرفین از دیگری سوءاستفاده نمی‌کند. اگر رابطه‌تان به اندازه‌ای که استحقاقش را دارید خوب و قوی نیست بهتر است با یک مشاور صحبت کنید.
 
امتیاز 11 تا 50
اگر امتیاز بین 11 تا 50 کسب کرده‌اید شک نکنید علائم هشدار در رابطه شما وجود دارد و احتمالا در معرض رابطه‌ای هستید که مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرید. به یاد داشته باشید سوءاستفاده فقط در مورد مسائل مادی و جسمانی نیست. درباره ادامه رابطه‌ای که در آن هستید حتما با یک مشاور صحبت کنید.
 
امتیاز بیشتر از 50
اگر امتیاز شما از 50 هم بیشتر است بعید به نظر می‌رسد احساس خوبی نسبت به رابطه‌تان داشته باشید یا در آن احساس امنیت کنید. یک مشاور خوب و باتجربه می‌تواند راهکارهای سازگار با موقعیت شما در اختیارتان قرار دهد. چه تصمیم به ادامه رابطه دارید و چه می‌خواهید آن را تمام کنید بهتر است سراغ مشاور بروید تا کمکتان کند. به هر حال هر برنامه‌ای برای آینده‌تان داشته باشید مجبور نیستید به تنهایی مشکلتان را حل کنید. یادتان باشد هر کسی لیاقت یک رابطه خوب و سالم را دارد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دلایل گرایش به جنس مخالف!؟


دلایل گرایش به جنس مخالف,رابطه دوستی با جنس مخالف

عشق، پدیده ای هیجانی و اعجاب انگیز است که بیشتر مردم جهان را درگیر خود می کند.

رابطه دوستی و صمیمیت یعنی توانایی در میان گذاشتن افکار و احساسات با یک دوست. در یک رابطه صمیمی، فرد احساس راحتی می کند و اطلاعاتی راجع به خود در اختیار دیگری قرار می دهد. گونه ای از این رابطه دوستی و صمیمیت مربوط به جنس مخالف می شود.

رویکردهای گوناگون، تلاش هایی برای تبیین دلایل و عوامل زمینه ساز گرایش به جنس مخالف داشته و هر یک از منظری به این مسئله نگاه کرده اند اما آنچه می توان در همه این رویکردها و نظریه ها یافت، بیان این است که «گرایش به جنس مخالف امری کاملا طبیعی و سالم است». با این حال در این مقاله سعی خواهیم داشت از منظر روانشناسی دلایل گرایش به جنس مخالف را برای شما شرح دهیم.

وارد شدن به سنین نوجوانی
عشق، پدیده ای هیجانی و اعجاب انگیز است که بیشتر مردم جهان را درگیر خود می کند. دلباختگی و عشق برای اولین بار در دوران بلوغ، احساس و معمولا با یک نگاه شروع می شود. از این رو، خاطرخواهی و تمایل به غیرهمجنس در نوجوانی طبیعی است و نوجوانان با فشار زیادی برای داشتن رابطه با غیرهمجنس روبرو هستند. بسیاری از آنان، ساعت ها درباره خاطرخواهی که حتی او را هم نمی شناسند، به خیالبافی می پردازند و این خاطرخواهی را به عنوان عشق قلمداد می کنند در حالی که این دلباختگی احساس درازمدت و پایداری نخواهد بود.

بیدار شدن تمایلات جنسی و میل به رابطه صمیمی
از دوران نوجوانی، احساسات جنسی با تاکید بیشتری نسبت به سنین قبلی افزایش می یابد و نوجوانان میل شدیدی برای برقراری رابطه صمیمی و عموما با غیرهمجنس پیدا می کنند. البته این گرایش در پسران و دختران متفاوت است، به طوری که پسران احساسات و تمایل روابط جنسی شدیدتری دارند، به سرعت تحریک می شوند و در روابط دوستی با غیرهمجنس بر جنبه های روابط جنسی تاکید می کنند، در حالی که نوجوانان دختر، تمایل زیادی به نشانه های عاطفی دارند.

رهایی از هیجانات منفی
دوره نوجوانی و جوانی پر از هیجان است، هیجاناتی که گاهی مانند افسردگی و اضطراب جنبه منفی دارند. برخی از مشاوران سلامت روان، فرض می کنند افسردگی و اضطراب با گرایش به جنس مخالف ارتباط دارد. مطالعه ای در این زمینه نشان داد افسردگی در تعدادی از دختران و مصرف مواد مخدر در تعدادی از پسران عامل خطرناکی برای تجربه جنسی در رابطه با غیرهمجنس است. در واقع برخی از نوجوانان و جوانان برای کنترل اضطراب و افسردگی به سمت برقراری رابطه با جنس مخالف رو می آورند و این روابط راه فراری برای آنان می شود.

دستیابی به هویت مردانگی و زنانگی
در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی، فرد به دنبال کسب هویتی است که متناسب با جنسیت خود باشد، گرایش به جنس مخالف می تواند برای هر دو جنس احساس هویت مردانگی و زنانگی را تقویت کند. در تحقیقی، نوجوانانی که به دنبال هویت بوده اند، انتخاب دوست دختر و پسر آنها اتفاقی تر و تصادفی صورت می گیرد اما نوجوانانی که ایده های نسبتا روشنی از هویت خود داشته اند، بیشتر به دنبال صمیمیت و اعتماد در روابط بوده اند.

کسب شناخت برای ازدواج
برخی از افراد به خصوص دختران، صرفا برای ایجاد زمینه های شناخت بیشتر که منجر به ازدواج و رابطه ای متعهدانه و بلند مدت شود، به سمت برقراری ارتباط با جنس مخالف می روند. در این موارد دختر و پسر با طرح مسئله ازدواج با یکدیگر سعی می کنند نیازهای عاطفی همدیگر را برآورده کنند و به شناخت بیشتر یکدیگر مبادرت ورزند. گرچه در شرایط کنونی جامعه ما، بسیاری از این روابط با مخالفت خانواده، در نهایت منجر به ازدواج نخواهد شد.

فشار همسالان
در سنین نوجوانی و جوانی برای هر دو جنس فشار زیادی از طرف دوستان و همسالان برای برقراری رابطه نزدیک با غیرهمجنس ایجاد می شود. به طوری که دختران داشتن دوست پسر را نشانه جذابیت و پسران داشتن دوست دختر را نشانه قدرت و احساس مردانگی می دانند.

فرصت های اجتماعی بیشتر
در تحقیقات مشخص شده است گاهی صرف نمایش مکرر یک محرک معین، رفته رفته نگرش خوشایندتری نسبت به آن پدیده به وجود می آورد. شاید به وجود آمدن بیشتر زمینه های آشنایی، مجاورت، اوقات خوش، دیدن مداوم و طولانی افراد در طی یک دوره و ... یکی از دلایل به وجود آمدن و به خصوص شیوع علاقه و گرایش به جنس مخالف باشد. البته این بدان معنا نیست که به وجود آمدن زمینه های حضور زنان و دختران در عرصه های اجتماعی مانند مردان، بد و نکوهیده است، بلکه بدین معناست که در روند طبیعی این موضوع، پیدایش و شیوع بیشتر گرایش به جنس مخالف به دلیل فراهم شدن زمینه های مناسب، افزایش می یابد.

شیوه های فرزند پروری والدین
نوع روابط با غیر همجنس در نوجوانی و جوانی، رابطه نزدیکی با پیوند بین والدین و نوجوان در کودکی دارد. اگر فرد در کودکی حضور فعال، حساس و همیشگی والدین را تجربه کند، بر روابط نوجوانی او تاثیر مطلوبی می گذارد.


در یک پژوهش در آمریکا، نشان داده شد حمایت والدین از نوجوانان خود و درگیر شدن در زندگی آنها، تاثیر مهمی بر رفتار دوستی نوجوان دارد. در بین نوجوانانی که می گویند آنها هرگز درباره مشکلات خود با اعضای خانواده بحث و گفتگو نمی کنند، احتمال گرایش به جنس مخالف و اعمال رفتارهای پرخطر جنسی شایع تر است.

نوجوانان پسر، که حمایت عاطفی بسیاری از والدین خود دریافت می کنند، و دخترانی هم که با مادرانشان صحبت می کنند، کمتر در معرض خطر برقراری روابط خطرناک با غیرهمجنس قرار دارند. نوجوانی که در دوره کودکی خود پاسخ های مناسبی به نیازهای عاطفی و جسمی اش از سوی والدین دریافت نکرده، ممکن است به دلیل احساس طرد از سوی والدین در صورت ارتباط با غیر همجنس به سرعت در روابط درگیر شود تا احساس کند به دوست پسر یا دختر خود بسیار نزدیک است.

همچنین نداشتن علاقه برای تشکیل خانواده، بالا رفتن سن ازدواج، کمبود محبت، نیاز به همدلی و ابراز عاطفه، زندگی در خانواده با روابط ضعیف عاطفی، ناآگاهی از خود و جنس مخالف، چشم و هم چشمی و ... از جمله عوامل تاثیرگذار بر افزایش گرایش به روابط احساسی بین دختر و پسر در این دوران است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

House

سخنی از دکتر هاوس :
من تنها بودن رو دوست دارم
دست کم خودم رو متقاعد کردم ، که اینطوری خیالم راحتره
ما در تنهایی آسوده تریم
               در تنهایی رنج می کشیم
                                در تنهایی هم میمیریم
فرقی نمیکنه که یه شوهر نمونه باشیم یا پدر سال
فردا هم برات مثل امروزه
                                                                                           کاش میدونست چقدر دوسش دارم !  
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰